خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان 98 | انجمن رمان98
مت هاروی نیز برای اطلاع دادن به همسرش نزد او رفت و در حالی که موهای طلایی رنگ دختر کوچکترش لاریسا را نوازش میکرد به صحبت های الیزابت گوش میداد هرچند که به نظر میرسید الیزابت قصد داشت او را از رفتن، منصرف سازد اما مت تصمیمش را گرفته بود و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 19 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
فصل سوم (پیچیدگی)


زندگی شیرین تر و گواراتر از آن است که بتوان به راحتی از آن دست کشید، گویی که زندگی ملاقه ای است که شربتی گوارا به زنده ها میخوراند و طعم گس و زننده ی زخم ها و رنج ها را پوشش میدهد و هر انسانی با تمام سختی ها و رنجهایی که متحمل شده است هنوز دسته های این ملاقه ی زنگار گرفته ی روزگار را سفت و سخت چسبیده است تا بتواند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 17 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
مت که نا امید بر روی زمین سخت بیابان نشسته بود از جایش برخاست وبا لحنی محزون گفت:
_امیدوارم همین طور باشد و ما بدون آب و غذا دوام بیاوریم سپس لباسش را تکانده و گفت باید حرکت کنیم
لوگان لبخندی زد و گفت آفرین مرد باید برای زنده ماندن بجنگیم و برای زنده ماندن تعلل جایز نیست
آری برای زنده ماندن تعلل جایز نبود، زندگی همانند یک میدان نبرد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 15 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
جیره ی اب و غذا به سرعت رو به کاهش بود و این در حالی بود که تعدادی از مسافران شرایط را درک کرده و خود را با آن وقف داده بودند اما دو مرد سفید پوستی که در ابتدای پرواز قصد آزار و اذیت مهمانداران را داشتند اینک سر ناسازگاری گذاشته و غذای بیشتر طلب میکردند.
اسمیت فلر مرد سیاه پوست مهربان همراه با پسرش در صدد صحبت و حل این مشکل بر آمدند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 13 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
فصل پنجم (کوانتومی)

لوگان و مت با وجود خستگی وگرسنگی و تشنگی شدید همچنان به راهپیمایی ادامه میدادند، آن دو مرد احساس میکردند در مسیری بدون پایان قدم گذاشته اند، گویی که در جهنمی هستند که پایانی برای عذاب آنها نیست و هیچ مقصد و یا حتی هیچ راه بازگشتی وجود ندارد.
آن دو مرد با لبهایی که از خشکی ترک برداشه بود و با پوست های آفتاب سوخته و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 11 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
سایت دانلود رمان | انجمن ۹۸
هنوز مدت کوتاهی از توافق میان مت و لوگان نگذشته بود که مرد بلند قامت و بسیار سنگین وزن با موهای مجعد قهوه ای که زیر کلاه خود نمایی میکرد و لباس های کابویی کثیف وارد اتاق شد
مرد به قدری درشت هیکل و بلند قد بود که گویی خرسی در لباس انسان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 11 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
**********
لوگان با حسی ناخوشایند و غم آلود به کاروان کوچک، که شامل چند درشکه و درشکه ران و تعدادی گاوچران که سخاوتمندانه با غذا و وسایل کافی برای نجات جان مسافران مت را همراهی و مزرعه ی استون را ترک می‌کردند ، چشم دوخته بود
او ‌در پشت زمین هایی با زرع گندم و پنبه و ذرت ایستاده و دور شدن مت و افرادی که برای امداد و نجات مسافران عازم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، نگار 1373 و 11 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در همین لحظه صدای شیهه ی اسبی که به تاخت نزدیک میشد به گوش رسید و بروک استون که صورتش مضطرب شده بود زیر لـ*ـب گفت: _به نظر میرسد به یک دردسر تازه گرفتار شده ایم
اِما استون در حالی که با لباسهای گاو چرانی بر روی زین اسب نشسته و موهای بلند طلایی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، Kameliaparsa و 8 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
*******
فصل ششم (حمایت و امداد)
مسافران همگی خسته و بی رمق بودند ،نسبت به روزهای قبل صدای گفت و شنود کمتری شنیده میشد و بیشتر از نجوا و صدای مسافران، صدای بادی که در صحرا میپیچید و شن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، Kameliaparsa و 7 نفر دیگر

الی نجفی فر

نویسنده افتخاری
کاربر افتخاری
  
عضویت
18/4/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
497
امتیاز
168
سن
39
محل سکونت
جزیره کیش
زمان حضور
2 روز 19 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
مت میدانست که اگر امروز مسافران را در این صحرا نیابد احتمال زنده یافتن آنها بسیار کم خواهد شد و افکاری این چنین او را تا مرز دیوانگی پیش میبرد
بالا رفتن پر زحمت کاروان از تپه ی ماسه ای بر اضطراب مت افزوده و مت بیشتر و بیشتر در خود فرو رفته بود در همین لحظه یکی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان میامی نیویورک | نویسنده افتخاری انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، ASaLi_Nh8ay، Kameliaparsa و 7 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا