مشاعره با حرف ن

SelmA · 25/12/22

نمی دانم چه می خواهم بگویم
زبانم در دهان باز بسته ست

SelmA · 25/12/22

نا کرده گنـ*ـاه در جهان کیست بگو
وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو

SelmA · 25/12/22

نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب رفته باز نیاید به جوی

SelmA · 25/12/22

نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب رفته باز نیاید به جوی

SelmA · 25/12/22

نقش پیری را ز آب و رنگ ها نتوان زدود
در زمستان برف رسوا بر سر هر بام بود

SelmA · 25/12/22

نیابد مراد آنکه جوینده نیست
که جویندگی عین بالندگی ست

SelmA · 25/12/22

نیست در عالم ز هجران تلخ تر
هر چه خواهی کن و لیک آن نکن

Morad · 26/12/22

moh@mad · 26/12/22

Morad گفت:
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا

ننگ میباشد تپیدن در شهادت گاه عشق
وای بر صیدی که زیر تیغ بی تابی کند

Morad · 26/12/22

نه آرامشت را به چشمى وابسته کن؛

نه دستت را به دستى دلخوش؛

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی