خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...

آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...

بس که دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...

آنقَدَر بـ*ـو*سه به تصویر تو دادم که نگو...

جانِ من حرف بزن!

آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...

کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست

آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...

جانِ من زود بیا

آنقَدَر حسرت آ*غو*ش تو دارم که نگو...

به خدا دلتنگم!

رو به رویم بِنِشینی کافیست

همه دنیا به کنار...

گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم...

آنقَدر حسرت ديدار تو دارم که نگو. ..


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو بگو وصف لـ*ـب یار ، گناهش با من

تو بخوان نغمه ی دلدار ، گناهش با من

تو بیا سرخوش در آ*غو*ش من ودل خوش دار

سرخوشی ت با بـ*ـغلت هر دو گناهش با من

تو مرا گرم بخوان گرم بگیرم در بر

مردمان هر چه بگویند ، گناهش با من

تو بمان در بر من محرم اسرارم باش

گر بگویند گنـ*ـاه است ، گناهش با من

روز محشر که خدا نامه ی ما می بیند

به شعف گویداز این عشق گناهش بامن


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
تا کی طلب عشق کنم از دل سنگت ؟

سخت است دگر باور قلب و دل تنگت

دیریست که چشمم به سر راه تو مانده

در دل به خدا غصهٔ جانکاه تو مانده

عمریست که من میکده جایم شده دیگر

خاموش ز تو زنگ صدایم شده دیگر

یک عمر مرا سنگ زدی هیچ نگفتم

خنجر به دل تنگ زدی هیچ نگفتم

ای وای که حرف دل من را اثرت نیست

از حال دلم من چه بگویم خبرت نیست

افسوس که تو عاشق و دلداده نبودی

چون من پِی سرخوشی ز می و باده نبودی

حیف از دل تنگم که به دستان تو دادم

این غنچهٔ دل را به زمستان تو دادم

در شعر و غزل صحبت گیسوی تو کردم

وزنش متناسب ز تو و روی تو کردم

اما تو دلت در صدد جور و جفا بود

افسوس که عشق تو مرا همچو خدا بود ....


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
‍ آن روز كه دل ، دل به دلت داد غلط بود

عاشق شد و در دام تو افتاد غلط بود

در مدرسه ى عشق تو اى حضرت استاد..!

آن درس كه دادى به دلم ياد غلط بود

هم قصه ی شیرین من از لحظه ی آغاز

هم فرضیه ی تیشه و فرهاد غلط بود

در خلوت خاموشى شبهاى نگاهت

وقتى كه شدم يكسره فرياد غلط بود

بيچاره دل ساده و نو پاى غزالم

آن لحظه که شد عاشق صیاد غلط بود

اين نكته كه گفتند به من حوصله كن تا

از عشق شود خانه ات آباد غلط بود

در فصل زمستانى آ*غو*ش تو اصلا

عاشق شدن دختر خرداد غلط بود

اي دل ،دل عاشق ، دل رسوا ، دل سركش

دل دادنت از ريشه و بنياد غلط بود


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
فکر میکردم در آ*غو*شش بگیرم بهتر است

بعدها دیدم در آ*غو*شش بمیرم بهتر است

گرم آ*غو*شش شدم ، دست و دلش لرزید و گفت:

شاید از دستت دلم را پس بگیرم بهتر است

از قفس ، هرکس رهایت می کند، عاشقتر است

این که من با آن که آزادم، اسیرم، بهتر است

عشق من ! این روزهــا آزادگان زندانی اند

زندگی ، بی عشق ، زندان است ، گیرم بهتر است !

عشق من ! ای کاش بودی ، عشق من ای کاش بود

زندگی ، این طور اگر باشد ، بمیـــرم بهتر است....


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
بـ*ـو*سه ات مرحله ی پر هیجانی دارد!

چشم و ابروت عجب تیر و کمانی دارد!

نکند وارث لبخند مونالیزایی!

که لـ*ـبت مثل لـ*ـبش ، راز نهانی دارد؟

هُرم آ*غو*ش تو یعنی که خدا هم با تو

گاهگاهی هـ*ـوس خوشگذرانی دارد

کاش تکلیف مرا چشم تو روشن بکند!

که خریدار تو بودن چه زبانی دارد؟

با دوتا بـ*ـو*سه بیا امر به معروف کنیم!

لذتی بیشتر از چشم چرانی دارد

بعد آشوب بزرگی که لـ*ـبت برپا کرد

چشم تو فتنه ی یک جنگ جهانی دارد!

بـ*ـو*سه ات ولوله انداخته در اندامم

حتم دارم ، لـ*ـبت اکسیر جوانی دارد!


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
با "همین دست" ، به دستان تو عادت كردم

این گنـ*ـاه است ؛ ولی جانِ تو عادت كردم . . .

جا برای مَنِ گنجشک زیاد است ، ولی

به درختانِ خیابانِ تو عادت ڪردم . . .

گرچه گلدانِ من از خشك شدن می‌ترسد

به تَهِ خالیِ لیوانِ تو عادت كردم . . .

دستم اندازه‌ی "یك لمسِ بهاری" سبز است

بَس‌ كه بی‌ پرده به دستان تو عادت كردم . . .

مانده‌ام آخَرِ این شعر چه باشد انگار ؛

به ندانستنِ پایان تو عادت كردم . . .


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش تو هرقدر از دلتنگی‌ام گفتم نشد

درد دل کردم ولی از دردهایم کم نشد

رفتی و در خود شکستم، نیستم غمگین که سرو

بعد طوفان بر زمین افتاد اما خم نشد

خواب دیدم در جهنم باز دنبال توام

بر غم عشق تو حتی مرگ هم مرهم نشد

هیچکس جای تو را در خاطراتم پر نکرد

بردی از یادم ولی یادت فراموشم نشد

جز وصالت آرزوهای زیادی داشتم

مثل صدها آرزوی دیگرم، این هم نشد


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
مینویسم گرچه تاثیری ندارد ای نگار

دوستت دارم ، هزاران تا هزاران تا هزار

با هوای رفتنت هر فصل بدتر میشوم

مثل برفِ آخرِ پاییز در اوجِ بهار

گرچه میخندی به من ، شعر جدیدی میشود

از برای قافیه این بار نازی نو بیار

میکَنی از خود دو دستم را ز دامانت ولی

میکُنی من را به ناز دلبری هایت دچار!

گرچه که حتی نمیدانی ولی میخواهمت

مثل عکسِ گم شده در پشتِ تلی از غبار

میروی تنها بدور از آنچه داری میروی

رد پایی هم نمی ماند به روی این مزار

تا تو بودی کوچه را با من قراری تازه بود

تا که رفتی بد دمار از من درآورد روزگار ....


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli

Niloo. J

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/3/20
ارسال ها
208
امتیاز واکنش
3,267
امتیاز
228
زمان حضور
53 روز 19 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
صبر کن عشق تو تفسیر شود ، بعد برو

یا دل از ماندن تو سیر شود ، بعد برو

خواب دیدی که دلم دست به دامان تو شد

تو بمان خواب تو تعبیر شود ، بعد برو

لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی

تو بمان تابه یقین دیر شود ، بعد برو

صبر کن عشق زمینگیر شود ، بعد برو

یا دل از دیده یی تو سیر شود ، بعد برو

تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند

تو بمان گریه به زنجیر شود ، بعد برو


♡ عاشقیات♡

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و Narges_Alioghli
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا