خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,821
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
جان جهان دوش کجا بوده‌ای؟
بی‌غلطم در دل ما بوده‌ای!
"مولوی"

جمع ما جمع نباشد تو پریشان باشی
یاد حیرانی ما آری حيران باشی
"وحشی بافقی"

جز راست مگوی گاه و بیگاه
تا حاجت نایدت به سوگند
"ناصر خسرو"

انجمن رمان نویسی


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Delنواز، moh@mad و یک کاربر دیگر

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
جز فکر جدا شدن ز دلدارم نیست
این صبر هراسنده ولی یارم نیست
دندان به جگر نهادنی میباید
اما چه کنم صبر جگر دارم نیست
وحشی_بافقی

جز صبا کیست کزین خسته برد پیغامی
جز نسیم از بر دلدار که آرد خبری
ای صبا، صبح دمی بر سر کویش بگذر
تا معطر شود آفاق ز تو هر سحری

فخرالدین عراقی

جهان ای شگفتی به مردم نکوست
چو بینی همه درد مردم از وست
یکی پنج روزه بهشتست زشت
چه نازی به این پنج روزه بهشت
اسدی طوسی


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Delنواز و Asal_Zinati

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
جانا، تو به حسن اگر نلافی پیداست
کندر دهنت موی شکافی پیداست
ما را دل سخت تو در آیینهٔ نرم
مانندهٔ سنگ از آب صافی پیداست

اوحدی مراغه ای

جانا بجز از عشق تو دیگر هوَسم نیست
سوگند خورَم من ، که بجای تو کَسم نیست

سنائی


جان حیاتی داد کوه و دشت را
ای خدایا ای خدایا جان کیست
میدود چون گوی زرین آفتاب
ای عجب اندر خم چوگان کیست


مولانا


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Delنواز و Asal_Zinati

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
جز فکر جدا شدن ز دلدارم نیست
این صبر هراسنده ولی یارم نیست
دندان به جگر نهادنی میباید
اما چه کنم صبر جگر دارم نیست

وحشی

جز صبا کیست کزین خسته برد پیغامی
جز نسیم از بر دلدار که آرد خبری
ای صبا، صبح دمی بر سر کویش بگذر
تا معطر شود آفاق ز تو هر سحری

عراقی

جانا، تو به حسن اگر نلافی پیداست
کندر دهنت موی شکافی پیداست
ما را دل سخت تو در آیینهٔ نرم
مانندهٔ سنگ از آب صافی پیداست

اوحدی مراغه ای


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
جلوه‌ی بختت دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
***

جوانی شمع ره کردم که گویم زندگانی را
نجستم زندگانی را، هدر کردم جوانی را



جهانی در خیال خویشتن دارم به تنهایی
که پای هیچ کس راهی ندارد در جهان من


***
جور گل بلبل کشید و برگ گل را باد برد
بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد


مشاعره با حرف ج

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: moh@mad و SAEEDEH.T

Mahsa._.M

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/2/20
ارسال ها
197
امتیاز واکنش
2,052
امتیاز
228
محل سکونت
Ekipw Vampire
زمان حضور
30 روز 3 ساعت 18 دقیقه
جان بی علم بی نوا باشد
مرغ بی پر نه بر هوا باشد


جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را
خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را


جانم بگیر و صحبت جانانه ام بخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست


جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم


مشاعره با حرف ج

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: moh@mad

Mahsa._.M

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/2/20
ارسال ها
197
امتیاز واکنش
2,052
امتیاز
228
محل سکونت
Ekipw Vampire
زمان حضور
30 روز 3 ساعت 18 دقیقه
جان بی علم بی نوا باشد مرغ بی پر نه بر هوا باشد

سنایی



جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را

هلالی جغتایی



جانم بگیر و صحبت جانانه ام بخش کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

هوشنگ ابتهاج



جانی که خلاص از شب هجران تو کردم در روز وصال تو به قربان تو کردم

فروغ بسطامی



جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند

فریدون مشیری



جذاب ترین مرحله، ای عشق همین است از من تو همان چیز بخواهی که ندارم

خلیل ذکاوت



جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند

صائب تبریزی


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
جز اینقدر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

حافظ



جوانی شمع ره کردم که جوییم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را


شهریار


جلوه ای کرد رخش دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد


حافظ


مشاعره با حرف ج

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 20 ساعت 45 دقیقه
جان بی علم بی نوا باشد
مرغ بی پر نه بر هوا باشد


جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را
خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را


جانم بگیر و صحبت جانانه ام بخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست


جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

ارمین

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
8/3/20
ارسال ها
123
امتیاز واکنش
3,383
امتیاز
228
سن
40
محل سکونت
شهر پر از خالی
زمان حضور
22 روز 22 ساعت 41 دقیقه
جان بی علم بی نوا باشد مرغ بی پر نه بر هوا باشد

سنایی



جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را

هلالی جغتایی


جانم بگیر و صحبت جانانه ام بخش کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

هوشنگ ابتهاج

جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند

حافظ

جز فکر جدا شدن ز دلدارم نیست
این صبر هراسنده ولی یارم نیست
دندان به جگر نهادنی میباید
اما چه کنم صبر جگر دارم نیست

وحشی بافقی

جز صبا کیست کزین خسته برد پیغامی
جز نسیم از بر دلدار که آرد خبری
ای صبا، صبح دمی بر سر کویش بگذر
تا معطر شود آفاق ز تو هر سحری
فخرالدین عراقی


مشاعره با حرف ج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا