خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
چشم وا کن کوه سوزانی که می بینی منم

رود آتش در زمستانی که می بینی منم



شاید از دست نگاهت دامنم آتش گرفت

توی چشمت مرد زندانی که می بینی منم



دکمه ی پیراهنت وا شد خزان زد بر دلم

تک درخت بید لرزانی که می بینی منم



صاعقه افتاده از چشمان برق آسای تو

این صدای ابر نالانی که می بینی منم



با پلنگ چشمهایت قصد جانم کرده ای

بره آهوی هراسانی که می بینی منم



باد و باران دوستت دارند یا نه ؟! بگذریم

عاشق زلف پریشانی که می بینی منم



خیسم از شب گریه های مردم شهر غزل

شاعر این شعر بارانی که می بینی منم



تاتو اش کردی دو ابروی کمندین طاق را

محو ابروهای شیطانی که می بینی منم



چشمهایت عقل و دین را از کف من برده است

شاید اینجا نامسلمانی که می بینی منم



در به در دنبال درب خانه ات بودم بیا

پشت در ناخوانده مهمانی که می بینی منم




#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 11 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
در باور من ترانه یعنی چشمت

بر هدهد عشق، شانه یعنی چشمت



می نوشم از احساس تو هر شب، آری

سرچشمه ی جاودانه یعنی چشمت



#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
#ترانه

بغضم گرفته تو دل بارون

دستای من دستاتو کم داره

می خوام بخونم تو دل بارون

اما صدام بدجوری غم داره



رو خش خش برگای پاییزی

آروم و آهسته قدم بگذار

داری میری باشه خداحافظ

اما منو دست کسی نسپار



بارون زده که صورتم خیسه

اصلا نمی خوام فکر کنی گریه ست

داره منو گم می کنه چشمات

اما غم من تو نگاهت هست



باشه بزن پر، قلبمو بشکن

اما پر پروازمو نشکن

داره تموم میشه هوای تو

ای هم نفس آوازمو نشکن



توی خیابون جای موندن نیست

دست از سر دیوونگی بردار

تنها نرو، گم میشی تو این شهر

دستاتو تو دستای من بگذار



ای هم نفس آوازمو نشکن

می خوام بخونم تو دل بارون

با من بیا خیس نگاهم شو

می خوام بخونم تو دل بارون



بارون زده چشمامو که خیسه

کاری نکن تا گریه جاری شه

چشماتو تو چشمای من وا کن

کاری نکن تا غصه کاری شه



بارون زده چشمامو که خیسه

اصلاً نمی خوام فکر کنی گریه ست

داره منو گم می کنه چشمات

اما غم من تو نگاهت هست



#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
از چشمه ی مژگانت بردار و بزن تیری

دستان دلم بالاست چشمان ترم گویاست

#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
روی گلبرگ شقایق بنویسید که عشق

از همان روز ازل خون به دل ما کرده ست



#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
آه باران ! آه باران ! آه باران

خسته ام از دست یاران؛ آه باران!



من کی ام !؟ دیوانه ای بی هم نوایم

در میان نازداران ؛ آه باران!



#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 9 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیوانه جان! به آنچه از اندوه می رسد

دیوانه باش و در پی تلخند آن بخند

دنیا مگر نه این که فقط بند بنده هاست

پس پر بکش؛ به مرده ی در بند آن بخند




#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
دارم تو را حس می کنم از بوی باران ها

داری مرا گم می کنی توی بیابان ها



دارد به من می دهد چشمانت

دارم تو را بُر می زنم از توی زندان ها



دائم تو را در شعرها می میرم و چشمم

دارد تو را زل می زند آنسوی ایوان ها



انگار روی قافیه می ریزد اشک چشم

اما نمی گیرد صفایی رنگ گلدان ها



گاهی مرا می رنجی و گاهی خیالم را

دارم مدارا می کنم با عهد و پیمان ها



داری مرا گم می کنی دارم تو را هرگز

هرچند می بینم تو را در دشت ریحان ها



شاید غزل سر می رود از مرز چشمانم

اما نگاهم داده بر عشق تو تاوان ها



اسم تو را خط می زنم از دفتر شعرم

اسم تو را حک می کنم در دفتر جان ها



باید تو را از نو بمیرم؛ عاشقی شاید_

جریان بگیرد در دل پاییز و باران ها



یک تیر از چشمان تو بر مرگ من کافی ست

مس*ـتم کن اول با شـ*ـر*ا*ب ناب فنجان ها




#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
آهای شعله ی غمگین چه می کنی در باد

هزار توی دلم در وزیدنت افتاد



خدا کند که پرم را بسوزد اندوهت

خدا کند که بگیری همیشه از من یاد



آهای شعله ی شعر همیشه در من سرخوش

نگاه واژه پرانم به دست چشمت شاد



کجای پیرهنم را گرفته ای در دست

که کوچه کوچه ی شعرم نوای غم سر داد



سوال بعدی ام اینکه : چگونه می سوزی؟

و من چگونه برارم برای تو فریاد



آهای شعله ی در من! آهای جانسوزم

بگو که موقع مرگم چه می کنی در باد



#حمید_حسینی


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 8 نفر دیگر

shaerhamid

شاعر انجمن
شاعر انجمن
  
عضویت
18/3/20
ارسال ها
22
امتیاز واکنش
390
امتیاز
118
سن
45
زمان حضور
6 ساعت 32 دقیقه
نویسنده این موضوع
آمد نشست؛ برق نگاهش مرا گرفت

با روشنای هاله ی ماهش مرا گرفت



سر زد به بی‌کرانه ی قلبم نگاه او

دریای پرتلاطم و آهش مرا گرفت



گیسوی تاب خورده ی خود را تکان که داد

گلبرگ سرخ روی کلاهش مرا گرفت



هی ریخت سیب خنده ی خود را به چشم من

تا باغ عاشقانه، گناهش مرا گرفت



تا سرخوش خنده های پر از سیب او شدم

آ*غو*ش گرم و دست پناهش مرا گرفت




#حمید_حسینی 99/1/27


شاعرانه شعر های خیالی | حمید حسینی شاعر انجمن رمان 98

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، yeganeh yami، ASaLi_Nh8ay و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا