- عضویت
- 16/8/19
- ارسال ها
- 491
- امتیاز واکنش
- 1,981
- امتیاز
- 228
- زمان حضور
- 28 روز 3 ساعت 25 دقیقه
نویسنده این موضوع
پدرش با عصبانیت داد زد:
-چیه؟ باز میخواین طرف مادرتون رو بگیرین؟ آره؟
نغمه و نسیم که از فریاد پدرشان وحشت کرده بودند، زود به سمت امیر رفتند و پشت او ایستاند. امیـر با صدای لرزانی که نشان از عصبانیتش میداد گفت:
-چرا زدیش؟!
پدرش با کلافگی چنگی به موهایش زد و چشمهایش را محکم بست و به آرامی...
-چیه؟ باز میخواین طرف مادرتون رو بگیرین؟ آره؟
نغمه و نسیم که از فریاد پدرشان وحشت کرده بودند، زود به سمت امیر رفتند و پشت او ایستاند. امیـر با صدای لرزانی که نشان از عصبانیتش میداد گفت:
-چرا زدیش؟!
پدرش با کلافگی چنگی به موهایش زد و چشمهایش را محکم بست و به آرامی...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تازیانه حیات | پردیس کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: