خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مرگ عاشقانه ی نیلوفران صبح
در رقص صوفیانه ی اشباح و سایه ها
در گریه های سرخ شفق بر غروب زرد
در کوهپایه ها
در زیر لاجورد غم انگیز آسمان
در چهره ی زمان
در چشمه سار گرم و کف آلود آفتاب
در قطره های آب
در سایه های بیشه ی انبوه دوردست
در آبشار سرخوش
در آفتاب گرم و گدازان ریگزار
در پرده ی غبار
در گیسوان نرم و پریشان بادها
در بامدادها
در سرزمین گمشده ای بی نشان و نام
در مرز و بوم دور و پریوار یادها
درنوشخند روز
در زهرخند جام
در خالهای سرخ و کبود ستارگان
در موج پرنیان
در چهره ی سراب
در اشک ها که می چکد از چشم آسمان
در خنجر شهاب
در خط سبز موج
در دیده ی حباب
در عطر زلف او
در حلقه های مو
در بـ*ـو*سه ای که می شکند بر لبان من
در خنده ای که می شکفد بر لبان او
در هرچه هست و نیست
در هر چه بود و هست
در شعله ی نوشیدنی
در گریه های سرخوش
در هر کجا که می گذرد سایه ی حیات
سرمست و پر نشاط
آن پیک ناشناخته می خواندم به گوش
خاموش و پر خروش
کانجا که مرد می سترد نام سرنوشت
و آنجا که کار می شکند پشت بندگی
رو کن به سوی عشق
رو کن به سوی چهره ی خندان زندگی

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو با جوانی من آمدی ، جوان باشی
بهار عمر منی ، کاش بی خزان باشی

زبان دل به دعایت گشوده ام شب و روز
که ماهروی بمانی و مهربان باشی

تو در سیاهی شب شعله ی سپیده دمی
ز باد فتنه ی ایام در امان باشی

چو ابر ، گریه کنان رفتم از برابر تو
که خواستم به صفا ، رشک آسمان باشی

تو خود زلال تر از اشک چشمه ای ، ای ماه
چرا نه آینه ی دلشکستگان باشی

در آسیای جهان گرد پیری ام به سر است
تو ، ای عزیز سیه موی من ! جوان باشی

گذشت روز و شبم غم فزود و شادی کاست
تو کاش بی خبر از گردش زمان باشی

دعای "نادر"ت از چشم بد نگه دارد
بیا که نوگل این مرغ صبح خوان باشی

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
طنین گام تو در شب
طنین گام تو در لحظه های آمدن تو
صدای جوشش خون است در سکوت رگ من
صدای رویش برگ است از درخت تن تو
ای همیشه عزیز ، ای همیشه از همه بھتر
تو از کدام تباری ؟
اگر ز نسل شبم من ، تو از سلاله ی صبحی
وگر ز پشت خزانم ، تو از نژاد بھاری
چه میشد اربه تو پیوند میزدم شب خود را
که تا سپیده ی من بردمد ز پیرهن تو
چه میشد ار به بھار تو میرسید خزانم
که تا درخت گل من بروید از چمن تو
ای نشاط زمین در شب تولد باران
ای چراغ گل زرد در طلوع بھاران
شنیدنی است ز لبھای سرخ گل ، سخن تو
طنین گام تو هر شب
به گوش میرسد از آستان آمدن تو
خوشا گذار تو بر من
خوشا گشودن دل بر صدای در زدن تو
خوشا طلوع تو در من
خوشا دمیدن خورشید عشق از بدن تو

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
برف خیال تو
در دست‌های دوستی من
بیش از دمی نماند
ای روح برف‌پوش زمستان
پنداشتم که پیک بهاری
پیراهنت به پاکی صبح شکوفه‌هاست
پنداشتم که می‌رسی از راه
فرخنده‌تر ز معنی الهام
در لفظ زندگانی من ، خانه می‌کنی
پنداشتم که رجعت سالی
از بعد چهار فصل
با بعثت خجسته‌ی خورشید
در شام جاهلیت یلدا
اما ، ‌تو فصل پنجم عمر دوباره‌ای
ای روح سردمهر زمستان
دیگر از آن طلوع طلایی چه مانده است
جز این غروب زرد ؟
روز خوشی که دیدم آیا به خواب بود ؟
شب با هزار چشم
خندد به من که : خواب خوشی بود روز تو
روزی که شمع مرده در آن‌ آفتاب بود

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
امید زیستنم ، دیدن دوباره ی توست
قراربخش دلم ، تاب گاهواره ی توست

تو ، ای شکوفه ی ایام آرزومندی
بمان که دیده ی من روشن از نظاره ی توست

نگاه پاک توام صبح آفتابی بود
کنون چراغ شبم پر ستاره ی توست

به یک اشاره ، مرا رخصت پریدن بخش
مه مرغ وحشی دل ، رام یک اشاره ی توست

به پاره کردن اوراق هر کتاب مکوش
دلم کتاب پریشان پاره پاره ی توست

شبی نماند که بی گریه ام به سر نرسید
زلال اشک پدر ، برق گوشواره ی توست

دلم چو موج ، بسر میدود ز بیم زوال
کرانه ای که پناهش دهد ، کناره ی توست

خجسته پوپک من ای یگانه کودک من
امید زیستنم ، دیدن دوباره ی توست

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
نویسنده این موضوع
آه ای عزیز بی خبر از من
امشب ، دل گرفته ی دریا
با یادگارهای کبودش
در زیر گوش پنجره ام می تپد هنوز
دریای موی سپید به سر می زند هنوز
مشت هزار ماتم از یاد رفته را
مھتاب می نویسد بر ماسه های سرد
شرح هزار شادی بر باد رفته را
چشم حبابھا همه از گریه ی فراق
آماس می کند
تیغ بنفش ماه
این چشمھای گریان را
از جای می کند
در من ، مدام باران می بارد
زنجیرهای نازک از هم گسسته اش
از لابلای جنگل مژگانم
در آسمان آیینه ، پیداست
از دور ، باد سرکش دریا
خاکستر ملایم نسیان را
آسانتر از سفیدی کفھا
از روی آتش دل من می پراکند
یاد ترا و عشق مرا زنده میکند

نادر نادرپور


انجمن رمان نویسی

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸
forum.roman98.com
forum.roman98.com
رمان 98 | دانلود رمان جدید

دانلود رمان جدید
roman98.com
roman98.com


اشعار نادر نادرپور

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا