خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
نه! در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست

غریبانه شکستم من اینجا تک و تنها / دل خسته ترینم در این گوشه دنیا
ای بی خبر از عشق که نداری خبر از من / روزی تو آیی که نمانده اثر از من

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی؟”
شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی”
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن، حالا که دیگر نیستم

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
من و غم همچون برادر، دست الفت داده ایم
رشته ی این دوستی محکم کند تنهایی ام

غربت آن نیست که تنها باشی / فارغ از فتنه ی فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب / در به در، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل / در میان همه کس یکه و تنها باشی

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T و ^moon shadow^

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام…

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم

اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست

فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست
انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود …

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنهایی یعنی
من یه موبایل دارم که صدای زنگش رو یادم نمیاد

فکر تنهایی نباش
تنهایی خودش تنهاست
تنها به فکر کسی باش
که بی تو تنهاست …

انجمن رمان نویسی



غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو رفته ای که بی من,تنها سفر کنی
من مانده ام که بی تو,شبها سحر کنم
تو رفته ای که عشق من از سر بدر کنی
من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم …

روزهایـی کـه بـی تـو می گـذرد
گـرچه بـا یـاد تـوست ثـانـیه هـاش
آرزو بـاز می کـشد فـریـاد:
در کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش!
انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,262
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
تنهایى راه رفتن سخت نیست … !
ولى وقتى ما این همه راهو با هم رفتیم
تنهایى برگشتن خیلى سخته …

انجمن رمان نویسی


غم دل:)

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا