خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
چقدر بعضی آدم ها قشنگ عاشق میشوند، آنقدر قشنگ که دوست داری یکجای زندگی دو نفره جذابشان بنشینی و عشق کنی از آن همه اشتیاق و علاقه... به تصویر بکشی بـ*ـو*سه هایشان را، به روی کاغذ بیاوری القابی که بهم نسبت میدهند. فداکاری هایی که برای هم میکنند، دوستت دارم هایی که برای هم می آفرینند، اصلا بعضی ها واقعا شیرین عاشق میشوند و شیرین عاشق میمانند و شیرین زندگی میکنند، اینها به "عشق" اعتبار میبخشند و امید که اگر پایت لرزید و رفتی در حوالی عشق و عاشقی نترسی، دلت خوش باشد که حس خوبی هست، آرامشی هست، علاقه جا افتاده ای هست که به این سادگی ها رنگش از روی زندگی روزمره نمیپرد که جایش نامردی بیاید و پنهان کاری و دروغ...
بعضی ها الگوی عشقند انگار، یکجورهای دل را به میل می اندازند که عاشق باشد و عاشقی کند، از آن عشق های شیرین ماندنی...
آدم عشق را با نام بعضی ها آغاز میکند و توی جمعی اگر واقع مظلوم واقع شود حرفی برای گفتن دارد، آخر خیلی ها میگویند عشق کدام است، عاشق واقعی کجای دنیا پیدا میشود؟! دلت خوش است ها!!! آنوقت اگر تو از آن آدمهایی که قشنگ عاشق میشوند توی زندگی ات دیده باشی میگویی عشق هست، من دیده ام از آن واقعی هایش را که مرد برای زنش کتاب میخواند تا خوابش ببرد. ظرف میشوید که دستان بانویش غمگین نباشند و زن برای مردش شعر میگوید و می چسباند روی آینه که یادش بیاورد چقدر دوستش دارد، کیک میپزد که بگوید اگر تو دوستم داشته باشی هیچ کاری سخت نیست. از آن عاشق هایی که باهم کودکند، باهم بزرگند، برای هم تکیه گاهند و منبع عشق و انگیزه، من دیده ام زوج هایی را که بدون هم مرده اند و عشقشان را هیچ جای این کره خاکی جا نگذاشته اند جز در خاطره ی اطرافیانشان، عشق واقعی هنوز هم پیدا میشود. فکر نکن آنها که عشق را به بازی میگیرند برنده اند،
نه جانم! عشق قدرتمند تر از اینهاست که کسی بتواند آتش به جانش بیاندازند...
همان هایی که خوب عاشقند میدانند!!
ما
میتوانیم
الگوی تازه ای را
به قصه های عاشقانه ی دنیا
اضافه کنیم!
پس
بیا
بهم

برسیم...


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
آدمش را که پیدا کردید
همه را کنار بزنید و برایش جا باز کنید
مغز و قلبتان را از همه چیز خالی کنید
و هیچ ترازویی برای مقایسه باقی نگذارید!
آنوقت اجازه بدهید
اجازه بدهید به چشم هایتان خیره شود
اجازه بدهید دستانتان را ببوسد
اجازه بدهید هرچقدر که دلش میخواهد، شما را به آ*غو*ش بگیرد.
اجازه بدهید پشت بند حرف هایتان ذوق کند،
بگوید الهی بمیرم،
الهی دورت بگردم و...
باور کنید،
بی آنکه بفهمید
وابسته میشوید
و عشق دوباره جان میگیرد!
زندگی زیست است
نه فیزیک و ریاضی
که انقدر قاعده و عدد و ماشین حسابی اش کرده اید!
.
#حامد_رجب_پور


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
خانوم اجازه میشود ما یک چیزی بگوییم؟
میشود شما همان کسی باشید که به اوقات دلتنگی و روزمرگی دست می اندازد لای موها و نوازش میکند؟
میشود که به هنگام تب کردنم تا صبح نخوابید و پرستارم باشید ؟
میشود بهانه ها و دل مشغولی هایم را به جان و دل بخرید و همانی باشید که نترسد دلم از رفتنش؟

میشود همان کسی باشید که پس از سال های طولانی قربان صدقه ی چین و چروک چشم هایم و عینک و پیراهن چهارخانه مردانه ام به اوقات پیری؟
میشود من در راه پهلوی شما جان بدهم
من با جانِ دل شریک و همراه تک تک لحظه هایتان می شوم اگر شما همانی که میخواهم باشید
همانی که دلم را بلد باشد ..
به قول شاعر "بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
گرمی ثانیه ای خانه شدن را بلدی؟"


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
وقتی میگن زن مثل گُلِ الکی نمیگن
آقایی که یه گل از بین گل ها انتخاب کردی
تو مسئولی
فرق نمیکنِ گلت ۸ سالش باشه ۲۰؛۵۰؛۸۰
اگر بی مناسبت براش هدیه نگرفتی
اگر بیشتر از انگشتای دست با گل توی دستت بهش سلام نکردی
اگر تو هوای بارونی نگفتی پاشو بریم راه بریم
اگر وقتی ناراحت بود سعی نکردی شادش کنی
اگر نمیدونی بستنی بیشتر دوست داره یا شکلات
اگر وقتی دعوا کردین فکر نکردی اون لطیف تر از تواِ
مقصر تویی اگر گلت دیگه خوشرنگ نیست
بوش سر خوشت نمیکنه
رنگش به براقیِ روزای اول نیست
تو مقصری
پس حسرت گل های خوش آب رنگ شهر رو نخور
از گُلت مراقبت کن


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
شاید سهم هم نشویم
شاید"قسمت"كارِ خودش را بكند
"دل"بدهیم "تن"ندهد
من اما كاری با این حرف ها ندارم جانا!
من جز یك "تو"
نه چیزی میشنوم
نه میبینم
و نه میدانم قسمت چیست...!
میخواهم سخت در حصارت جان بدهم؛
یادم برود سهم هم نیستیم ...

خدارا چه دیده ای!
شاید قسمت دلش به حالمان سوخت...
ما هم"قسمت"هم شدیم!


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
وقتی که زیاد دوسش داری،
حسود می شی...
حساس می شی...
چشم دیدن نگاه های بقیه رو نداری...
چشم نداری ببینی غیر از تو با بقیه هم حرف می زنه...
همش ازش دلگیر و ناراحت می شی...
مدام نگران ودلواپسشی و سوال جوابش میکنی...
اینا همش از دوست داشتن زیاده،
اما اون فکر می کنه دیوونه شدیو الکی بهش گیر میدی،زیادی ازش میپرسی!!فکر میکنه بهش شک داری،
اما....
تو فقط دوسش داری


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
دیگه دلتنگی اَمونم رو بریده بود .
قولی که به خودم داده بودم شکستم ، رفتم تو صفحه ی چتت شروع کردم به خوندن حرفامون ...
بیشتر از حرفا یادِ حس و حالم افتادم
با خوندنِ هر جمله یادم میومد اون موقع حال و روزم چطور بود ...
چقدر حرف زده بودیمآ ، چقدر به بهونه های الکی بهم مسیج میدادیم ...
خندیدم
با تمامِ وجود بخاطر قهر های ساده ی اون موقع خندیدم ...
خندیدم ولی چشمام باریدن ...
دلتنگیم رفع نشد ، ولی خاطراتت برام تداعی شد ...
تازه اون موقع بود که فهمیدم حسرت یعنی چی ؛
که فهمیدم غمِ اون شبای قهر بودنت کجا و غمِ این شبایِ نبودنت کجا ...
برایِ اولین بار از خدا واست آرزویِ بد کردم
برای اولین بار ازش خواستم دلتنگم شی ...
زبونمو گاز میگیرم میگم خدایا ببخشید
آدم مگه برایِ عشقش چیزِ بد آرزو میکنه ؟!
استغفرالله ؛ دلتنگی چی آورده به روزم ....


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
وقتی می گوید
دوستت دارم
زل زل در چشم هایش نگاه نکن
بی هیچ حرفی؛بی هیچ عکس العملی!
تنها با گفتن من هم دوستت دارم
این لحظه را تمام نکن
گاهی جیغ بزن....
بگذار آنقدر از گفتن این کلمات
به شوق بیاید
که اگر فردا باز هم خواست بگوید
جور دیگر بگوید
یا اصلا نگوید؛ دستت را بگیرد
ببرد تمام دوست داشتن را نشانت دهد
مثلا روبه روی آینه بایستد کنار تو
بگوید:چه میبینی؟
بگویی:خودمان را
بگوید: اما من تنها تو را میبینم
همه ی دنیایم را میبینم!
یادت باشد؛یادت بماند
دوستت دارم مقدس است
گفتنش مسئولیت دارد
شنیدنش مسئولیت پذیری
حواست باشد جانم!


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
از خوابیدنش
از بسته بودنِ چشم هایش
از خستگى هایش
عكس بگیرید!
كسى كه عاشقانه دوست دارید
باید بفهمد
یك نفر هست كه ...
هست كه تصدقِ تمامِ لحظه هایش میرود!

چنین لحظه ام آرزوست ...


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 

~ZaHrA~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,734
امتیاز واکنش
43,260
امتیاز
483
سن
23
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 21 ساعت 7 دقیقه
اصلا بعضی ها آمده اند
که معجزه زندگی آدم باشند.
می آیند که وسط بدبختی های روزمره ات،
برای لحظاتی هم که شده
پرت شوی وسط خوشبختی ...
.........................................
........................................

بزن به نامم شش دانگ حواست را
من از دنیا یک " تو " برایم کافیست ...


دل‌نوشته‌های عاشقانه

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا