- عضویت
- 27/8/19
- ارسال ها
- 6,734
- امتیاز واکنش
- 43,263
- امتیاز
- 483
- سن
- 23
- محل سکونت
- دنیای خیال
- زمان حضور
- 51 روز 21 ساعت 55 دقیقه
پدر بزرگ مرد
از بس که سیگار می کشید
مادر بزرگ ساعت زنجیر دار او را که همیشه به جلیقه اش سنجاق بود را به من
بخشید
بعدها که ساعت خراب شد
ساعت ساز عکس کسی را به من داد
که در صفحه پشتی ساعت مخفی شده بود
دختری که هیچ شبیه جوانی مادر بزرگ نبود!!!
پــــــیرمرد…چقدر سیگار می کشید…
از بس که سیگار می کشید
مادر بزرگ ساعت زنجیر دار او را که همیشه به جلیقه اش سنجاق بود را به من
بخشید
بعدها که ساعت خراب شد
ساعت ساز عکس کسی را به من داد
که در صفحه پشتی ساعت مخفی شده بود
دختری که هیچ شبیه جوانی مادر بزرگ نبود!!!
پــــــیرمرد…چقدر سیگار می کشید…
دلنوشتههای عاشقانه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com