•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

amir.h.f · 11/9/20

#یک_جرعه_کتاب

همیشه نگرش عاطفی به مسائل ناامیدکننده است، همیشه.

پس باید همیشه به آن طریقی که برایمان سهل‌تر است زندگی کنیم.

"هیچ چیز خلاف میل و سرشتت انجام نده، اگرچه برای دیگران ناراحت‌کننده و تعجب‌انگیز باشد".

☆یادداشت‌ها

#آلبر_کامو

amir.h.f · 11/9/20

بعضی از محله‌هایی را که مخصوصاً مورد هجوم بیماری واقع شده بود از سایر محله‌ها جدا کرده و جز به کسانی که کارهای ضروری دارند، به کسی اجازه نمی‌دادند از آنجا خارج شود...

ساکنین سایرِ محله‌های شهر خود را افرادی آزاد تصور می‌کردند، در عوض، این افراد آزاد در لحظات طاقت‌فرسای زندگی با این فکر که آزادی دیگران از آن‌ها کمتر است، تسکین پیدا می‌کردند.

جمله‌ی منحصر به فردی که در آن موقع تنها امید ممکن را در خود خلاصه می‌کرد، این بود: "همیشه زندانی‌تر از من هم وجود دارد."

☆طاعون

#آلبر_کامو

Maryam.alef · 11/9/20

چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی تنِ کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟و چقدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟

کتاب دوستش داشتم

amir.h.f · 11/9/20

دیشب به خودم گفتم: شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا می‌رسد.

گیاه به روزهایى که رفته، نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید، اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر ان چه می‌خواهیم، دست یابیم؟

☆ نامه های عاشقانه ی یک پیامبر

#جبران_خلیل_جبران

amir.h.f · 11/9/20

آیا هیچ وقت با آدم‌هایی برخورد کرده‌اید که به نظر می‌رسد از روی تصادف نـیست که بر سر راه شما قرار گرفته‌اند، بلکه نوعی حکمت بسیار دردناک در آن هست که زندگی‌تان را ناگهان از این رو به آن رو می کنند؟

☆ کاناپه‌ی قرمز

#میشل_لبر

amir.h.f · 11/9/20

چیه از رقابت می ترسی؟

نه از رقابت نمی ترسم

از اینکه همیشه در رقابت باشم می ترسم

☆ ناطور دشت

#سالینجر

amir.h.f · 11/9/20

من برای این که حال خوش داشته باشم باید دوز روزانه‌ی ادبیات را مصرف کنم. در این مورد هیچ فرقی با بیماری که هر روز باید یک قاشق دارو مصرف کند ندارم.

☆رنگ های دیگر

#اورهان_پاموک

Maryam.alef · 11/9/20

هَراس من از جَهانی است که پرندگان کوچک
نوپرواز آنقدر در پی دانه زمینی شدند که پرواز را از
یاد بردند

کتاب فصل سرد و سپید

amir.h.f · 11/9/20

کتاب را به سـ*ـینه فشردم؛ و کتاب با تمام سردی جلدش مرا گرم کرد ...

☆ تنهایی پرهیاهو

#بهومیل_هرابال

amir.h.f · 11/9/20

خیال نکن زندگی واسه مردا خیلی آسونه! اگه قوی باشی یه سِری مسئولیتِ سنگین رو سَرت آوار میشه. چون ریش داری، اگه نوازش بخوای یا گریه کنی همه بهت می‌خندن.

☆ نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

#اوریانا_فالاچی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

دوستدار انجمن رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

دوستدار انجمن رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین