خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
خجالت آور است تماشای کسی که آخر عمری، خود را موشکافی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد تنها چیزی که با خود به گور می‌برد شرم زندگی نکردن است ...



☆ جزء از کل

#استیو_تولتز


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
اگر شما به تکرار باورهای منفی و نامطلوب درباره‌ی خودتان ادامه دهید، دیگران نیز همان چیزها را در مورد شما باور می‌کنند. چرا که می‌گویند هر آدمی خودش را بهتر از هر کس دیگر می‌شناسد. پس دیگران باور می‌کنند که شما همان چیزی هستید که خودتان می‌گویید.



☆ آدمهای سمی

#لیلیان_گلاس


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
#معرفی_کتاب



هنگامی که آدمی پی به محال میبرد درصدد نگارش آیین خوشبختی برمی‌آید. خواهند گفت: عجب! از همین کوره‌راه‌ها میخواهید به سرزمین سعادت برسید؟ در پاسخ میگویم: ولی یک دنیا بیشتر وجود ندارد، بهروزی و محال دو فرزند همین خاکدانند.



☆دلهره هستی

#آلبر_کامو


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
در پیاده‌رو، انبوه جمعیت به هر سو روان است. جمعیت، گاه آرام وگاه عجول، برای خود راه باز می‌کند .... این جمعیت انبوه را در تصویرهای حاکی از سعادت امروزی هم می‌بینم، در نحوه‌ی با هم راه رفتنشان بی‌آنکه تماسی داشته باشند، در تنها بودنِ هر یک در میان جمع، در ظاهر عاری از سعادت، عاری از اندوه و عاری از کنجکاوی، با آن قدم برداشتن‌شان بی‌هیچ نشانی از راه رفتن، بی هیچ رغبتی به راه رفتن، غرض فقط به جلو رفتن است، چه این سو و چه سوی دیگر، انبوهی از با همانِ تنهایان، جمعیتی که هر فردش وقتی با خود و در خود باشد تنها نیست، در میان جمع اما همیشه تنهاست!





☆ عاشق

#مارگاریت_دوراس


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⁠⁣دوست داشتن یک نفر، مثل نقل مکان کردن به یه خونه ست.

اولش عاشق همه ی چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه می بینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده می شن. چوب ها از بعضی قسمت ها پوسیده می شن و می فهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست؛ بلکه به خاطر عیب و نقص هاشه. تمام سوراخ سنبه هاش رو یاد می گیری. یاد می گیری چطور کاری کنی که وقتی هوا سرده، کلید توی قفل گیر نکنه، یا در کمد رو چطور باز کنی که جیرجیر نکنه.

اینا رازهای کوچیکی هستن که خونه رو مال آدم می کنن.





☆مردی به نام اُوِه

#فردریک_بکمن


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
قبول کن که گذشته هرچه بود، گذشته است.

بدون اینکه بخواهی آنرا انکار کنی یا کنار بگذاری.





☆ سه شنبه ها با موری

#میچ_آلبوم


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
با نزدیک‌شدن خطر، دو ندا با شدّتی یکسان در روح انسان بلند می‌شود؛ یکی که بسیار معقول است و می‌گوید که باید میزان خطر را سنجید و آن را شناخت و راه نجات از آن را یافت.



آوای دیگر که از اوّلی نیز معقول‌تر است می‌گوید که تفکّر بر خطر بسیار دشوار و روح‌آزار است و پیش‌بینیِ همه‌ی عواملِ پدیدآورنده‌ی خطر و نجات‌یافتن از سیرِ کلّی رویدادها در حدّ توان بشر نیست، و به‌این‌سبب بهتر آن است که از کار دشوار بپرهیزیم و به‌خطر تا پیش نیامده، نیندیشیم و خود را با جلوه‌های خوشایند زندگی مشغول داریم.



انسان اگر تنها باشد بیشتر به هشدار نخست گوش میدهد، و به‌عکس؛ در جمع از ندای دوّم پیروی می‌کند.





☆جنگ و صلح

#لئو_تولستوی


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
شب‌ها پیش از آنکه به خواب برویم چقدر حرف داشتیم که بزنیم انگار حرف‌های ما تمامی نداشت. چند بار پیش آمد که طلوع را دیدیم و رنگ خواب ندیدیم!



آخر چه شد، که حال دیگر می‌آییم و خسته و بیصدا می‌خوابیم؟! شب‌ها دگرگون شده؟ حرف‌ها تمام شده؟ یا ما تمام شده‌ایم؟!





☆یک عاشقانه آرام

#نادر_ابراهیمی


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
دوست داشتن یک موجود در این است که پیر شدن با او را بپذیریم ...





☆کالیگولا

#آلبر_کامو


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
حقیقت این است که در این دنیا، همیشه کسی هست که با کمال میل،

بخواهد جایش را با شما عوض کند،

بخواهد مثل شما نفس بکشد،

مثل شما راه برود،

در جایی که شما زندگی می کنید، زندگی کند.

آیا اخیرا خداوند را به خاطر خانواده، دوستان، سلامتی و فرصت هایی که به شما داده است، شکر کرده اید؟





☆ هر روز پنجشنبه است

#جوئل_اوستین


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا