مشاعره با حرف ت

M O B I N A · 20/10/22

تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد

M O B I N A · 20/10/22

تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی

M O B I N A · 20/10/22

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

M O B I N A · 20/10/22

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را چه سود از زندگانی چون تبه کردم

M O B I N A · 20/10/22

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

M O B I N A · 20/10/22

تنــم از واسـطه دوری دلـبر بگــداخت جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت
«حافظ»

M O B I N A · 20/10/22

ترسم از آن قوم که بر دردکشان می خندند بر سر کار خرابات کنند ایمان را

M O B I N A · 20/10/22

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است همواره مرا کوی خرابات مقام است

M O B I N A · 20/10/22

تـــا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم چـــون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم

M O B I N A · 20/10/22

تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی