- عضویت
- 31/10/18
- ارسال ها
- 996
- امتیاز واکنش
- 9,620
- امتیاز
- 233
- محل سکونت
- مرز جنون
- زمان حضور
- 10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلگیر و خسته ساکت و آرامم
مثل غروب جمعه غم انگیزم
تنها میان مزرعه می ترسم
من آخرین مترسک جالیزم
هرچند منجمد شده اندامم
آتشفشان به جوی رگم جاری ست
از من نپرس حالت حالم را
مرداد یزد،بهمن تبریزم
از روزهای مضحک تکراری
از هر شبی که خورده به بیداری
از تیک تاک ساعت دیواری
ای کاش میشد از همه بگریزم
مثل انارهای ترک خورده
با زخم های بانمکم جورم
از چشم های سبز تو افتادم
با شاخه های خشک گلاویزم
پاییز چید برگ درختم را
پیچید باد بر تن عریانم
چیزی نمانده از من بعد از تو
تنها ترین نواده ی چنگیزم
از روز بیست و هفتم آذر ماه
تا روز بیست و هفتم آذر ماه
من بیست و هفت سال زمین خوردم
دیگر توان نمانده که برخیزم
هر شمع بی تو شمع مزارم بود
هر فوت بی تو فوت جهانم بود
تبریک بی تو تسلیتم میگفت
بی تو چقدر بی کس و ناچیزم
در من هزار و سیصد و شصت و هفت
زخم رسیده از تو به جا مانده
بشمار دست رنج بهارت را
من جوجه اواخر پاییزم
#حسین_میهمان_پرست
مثل غروب جمعه غم انگیزم
تنها میان مزرعه می ترسم
من آخرین مترسک جالیزم
هرچند منجمد شده اندامم
آتشفشان به جوی رگم جاری ست
از من نپرس حالت حالم را
مرداد یزد،بهمن تبریزم
از روزهای مضحک تکراری
از هر شبی که خورده به بیداری
از تیک تاک ساعت دیواری
ای کاش میشد از همه بگریزم
مثل انارهای ترک خورده
با زخم های بانمکم جورم
از چشم های سبز تو افتادم
با شاخه های خشک گلاویزم
پاییز چید برگ درختم را
پیچید باد بر تن عریانم
چیزی نمانده از من بعد از تو
تنها ترین نواده ی چنگیزم
از روز بیست و هفتم آذر ماه
تا روز بیست و هفتم آذر ماه
من بیست و هفت سال زمین خوردم
دیگر توان نمانده که برخیزم
هر شمع بی تو شمع مزارم بود
هر فوت بی تو فوت جهانم بود
تبریک بی تو تسلیتم میگفت
بی تو چقدر بی کس و ناچیزم
در من هزار و سیصد و شصت و هفت
زخم رسیده از تو به جا مانده
بشمار دست رنج بهارت را
من جوجه اواخر پاییزم
#حسین_میهمان_پرست
اشعار حسین میهمان پرست
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com