- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,043
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
میدانم رفیق جان،
مسیرها هموار نیستند، هوای خیابان سنگین است و رودخانه ها یخ بسته اند، خورشیدها پشت کوهها جامانده و جوانهها، رویش را به تعویق انداختهاند .
خبردارم رفیق جان، زمستان است... اما تو به حرمتِ بهار و زایش دوبارهی درخت؛ خودت را در تاریکی حبس نکن، که یعنی درد را پذیرفتهای ! از حرکت باز نایست، که یعنی تن به انجماد دادهای ! خانهات را سبز نگهدار رفیق روزهای سخت! تو به سهم خودت جهان را سبزکن، مسیرها را هموار و آفتاب را ناگزیر به تابیدن ... تو به سهم خودت گرم باش، تا رودخانهها دوباره جاری شوند و آسمانها آبی،
تو به سهم خودت دلیل رویش باش ...
که صبح به این شهر، بر میگردد .
میشود تا رسیدنِ صبح، سبزبمانی؟
میشود با من این زمستان را دوام بیاوری ؟
که من از بی مهریِ آدم ها، بیشتر از زمستان میترسم...
میشود ؟!
مسیرها هموار نیستند، هوای خیابان سنگین است و رودخانه ها یخ بسته اند، خورشیدها پشت کوهها جامانده و جوانهها، رویش را به تعویق انداختهاند .
خبردارم رفیق جان، زمستان است... اما تو به حرمتِ بهار و زایش دوبارهی درخت؛ خودت را در تاریکی حبس نکن، که یعنی درد را پذیرفتهای ! از حرکت باز نایست، که یعنی تن به انجماد دادهای ! خانهات را سبز نگهدار رفیق روزهای سخت! تو به سهم خودت جهان را سبزکن، مسیرها را هموار و آفتاب را ناگزیر به تابیدن ... تو به سهم خودت گرم باش، تا رودخانهها دوباره جاری شوند و آسمانها آبی،
تو به سهم خودت دلیل رویش باش ...
که صبح به این شهر، بر میگردد .
میشود تا رسیدنِ صبح، سبزبمانی؟
میشود با من این زمستان را دوام بیاوری ؟
که من از بی مهریِ آدم ها، بیشتر از زمستان میترسم...
میشود ؟!
دلنوشته های نرگس صرافیان طوفان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: