♡ عاشقانه ها ♡

Marziyeh · 27/8/18

عاشق احساسی هستم که با دیدن لبخند تو پیدا می کنم

Marziyeh · 27/8/18

ناگهان رسیدی
و خوشبختی پروانه ای بود
که پر زد و روی شانه ام نشست

Marziyeh · 27/8/18

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم

Marziyeh · 27/8/18

نمی خواستم
این عشق را فاش کنم
ناگاه به خود آمدم،
دیدم همه کلمات راز مرا می‌دانند
این است که
هر چه می نویسم
عاشقانه ای برای تو می شود

Marziyeh · 27/8/18

قفس یعنی دهان من
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود …

Marziyeh · 27/8/18

صدای نفس کشیدن تو بهترین صدای زندگی من است

Marziyeh · 27/8/18

وقتی با تو هستم عاشقی کم است
دیوانه ات می‌شوم
آنقدر دیوانه و مسحور که چشم هایم فقط تو را می بیند

Marziyeh · 27/8/18

نگاهت را قاب می گیرم در پس آن لبخند معصوم که به من شور و نشاط زندگی می‌بخشد

Marziyeh · 27/8/18

چه فرقی می کند مهره ی سیاه باشم یا سفید
چشمانت با اولین حرکت ماتم می کند !

Marziyeh · 27/8/18

نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد
و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق می گذارم
تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی