متن عاشقانه و سنگین

HOORI · 21/4/20

همه آرام گرفتند
و شب از نیمه گذشت...
آنچه در خواب نرفت
چشم من و فکر تو بود...

HOORI · 21/4/20

حالِ من بعد از تو مثل دانش آموزے ست ڪھ

خستھ از تڪلیف شب خوابیدھ روے دفترش....

HOORI · 22/4/20

تو آن همیشه ای
کـه خدا را به
تو
سوگند میدهم ...

HOORI · 22/4/20

‏یه تکون بدید به زندگیتون بذارید آدمایی که شل واستادن کنارتون بریزن :)

HOORI · 22/4/20

برای هر کسی ،
یه اسم توی زندگیش هست که
تا ابد هر جایی اونو بشنوه ،
ناخودآگاه برمیگرده به همون سمت !
یا از روی ذوق ...
یا از روی حسرت ...
یا از روی نفرت ...

HOORI · 22/4/20

درون هر آدمی كه ميشناسيد ، يك آدمى هست كه اصلا نميشناسيد :)

HOORI · 22/4/20

به مغز استخوانم زده ای !
این روزها
تمام تنم
از ''درد دوست داشتنت ''
تیر می کشد ... !

HOORI · 22/4/20

چشمهای تو یک مرض مسری دارند...
هربار نگاه میکنمت تب میکند وجودم..

HOORI · 22/4/20

هرچه نوشتم در آخر ترسيمي از نگاهت بود...
فهميده اي؟
من سال هاست در چشمانت گير كرده ام!

HOORI · 22/4/20

رفـتنِ
ِتــــــــو را
فقـط ڪافہ‌چـی فهمـيد
از آن جايی ڪـــــــہ
روز بـه روز
انتخاب قهوه هايم
تلــــــــــــخ تـر شد ...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین