متن عاشقانه
-
دل نوشته ماه بی‌شب | نسترن آقازاده کاربر انجمن رمان ۹۸
به نام خالق حق نام اثر: ماه بی‌شب نویسنده: نسترن آقازاده مقدمه: ماه بی‌شب نمی‌شود! ولی... شب با تمام خودخواهی‌اش بدون ماه حاضر می‌شود! حال ماه منم یا تو؟!- *NaSi*
- موضوع
- پاسخ ها: 4
- انجمن: دل نوشته های کاربران
-
دلنوشته های بابک زمانی
گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنه! یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی، ولی چشات انقد خوب کار میکنه که همون بار اول سوزن رو نخ میکنی، اما هر چی پخته تر میشی، هر چی بیشتر یاد میگیری چجوری بدوزی، چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی، تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن. گفتم : خب یعنی نمیشه یه وقتی برسه که هم بلد...- *KhatKhati*
- موضوع
- پاسخ ها: 7
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های مهران رضانیا
می‌شود نبود؟ یا می‌شود چشم‌ها را بست و آهسته مُرد؟ تا دوباره متولد شوم و تو را جایی دیگر ببینم! در جهانی دیگر، و یا در جغرافیایی نزدیک به موهای تو...! ولی می‌ترسم زبان هم را نفهمیم! آن وقت تا بخواهم یاد بگیرم و تکرار کنم "دوستت دارم"، باز هم دیر شده باشد... انجمن رمان نویسی...- BINA.A
- موضوع
- پاسخ ها: 0
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های زهرا سرکار راه
دلم یک آرمشِ مُمتد می خواهد ! بخوابم ، بیدار شوم... آمده باشی ... بخوابم ، بیدار شوم نرفته باشی ... بخوابم ، بیدار شوم هیچ چیز تکان نخورده باشد ... *** برای در خواب دیدنت به کدام پهلو باید خوابید؟ کدام وِرد را باید خواند؟ چگونه باید بود که از میانِ تمامِ نخواستنی‌ها یک توِ دلخواه به خواب بیایی؟...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 23
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
دل نوشته های بهناز تکافو
دختر که شدی از کودکی با هر داستانی عاشقانه ای برای خود خواهی ساخت... یک روز مادر عروسکت میشوی... گاهی دکتر دوستانت... خود را بجای آن شرلی داستان خواهی گذاشت که عاشق شده است... خود را جای هر بازیگر عاشق فیلمها خواهی گذاشت و در ذهنت با عشق همراه خواهی شد... مدام خود را در لباس عروس تجسم خواهی کرد...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 11
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های مینا آقازاده
مگر می شود به سیل گفت جاری نشو ؟ می شود آیا به زلزله گفت بایست بایست و اینقَدَر تن و بدنِ زمین را نلرزان ؟ من هم نتوانستم ، نتوانستم جلوی عشق را بگیرم آمد چشمهایم را غرق کرد دلم را لرزاند و از من ویرانه ای به جا گذاشت و رفت انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 12
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های ابوالفضل وکیلی
تو را دوست دارم . . . چه فرقى مي كند چرا....؟ يا كه از چه وقت....؟ يا چه طور شد....؟! چه فرقى مي كند؟! تو بايد باور كنى... كه نمي كنى من بايد فراموش كنم... كه نمى كنم.... ! انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 9
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های علیرضا اسفندیاری
ازبس که "دوستـت" دارم فکـر می کنـم دیگـر هیـچ دوسـت داشتنـی همـرنـگِ دوسـت داشتنهای من نیست، تـو معنی تمام رنگهای دنیایی. *** لای موهایت تنها نُتی ست که اگر به دستم برسد تمام موسیقی های عاشقانه ی جهان را با آن می نوازم.. انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 17
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
دل نوشته های مریم سمیع زادگان
آدم در روز کلی کلمه می‌شنود. بعضی کلمه‌ها آبادت می‌کنند و بعضی خراب! بعضی کلمه‌ها جنسیت دارند، بعضی‌ها هم شخصیت دارند، مونث‌اند و لطیف یا مذکر و خشن! کلمه‌ها وزن و مزه هم دارند، وزن بعضی‌هایشان زیاد است و مزه‌ی بعضی‌هایشان تلخ... بعضی‌هایشان قلع و قمع می‌کنند، بعضی‌هایشان نوازشت... شنیدن جمله‌ی...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 3
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های نوشین جمشیدی
تنهایی من شکل فنجان چایی ام شده است کوچک، غمگین، کم رنگ ... اما همیشه داغ اما همیشه تازه ... *** انگار صبح شده انگار تو آمدی... خورشید را باز با نگاهت ... اشتباه گرفتم... انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 4
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های سوسن درفش
روی موج دوست داشتنت بودم... بی هوا صدایم زدی... دست پاچه شدم... همه ی تنهایی ام روی زمین ریخت... و بغض هایم ترک برداشت... تو آهسته گفتی... فدای سرت عزیز دلم.... نبودنم قضا و بلایی بود... که بخیر گذشت... انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 6
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های مهران رمضانیان
روز و شب تکرار می‌شوند. حتی جنگ تکرار را پذیرفته است. تو هنوز بی تکرار مانده‌ای! آنقدر که به داشتنت در خواب‌های تکراری‌ام، قانع شده‌ام... انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 32
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
دلنوشته های امیررضا لطفی پناه
گاهی اوقات آدم یه چیزی رو "دوست" داره، مثلا رنگ قرمز رو "دوست" داره، گیتار "دوست" داره، قیمه "دوست" داره، شنا کردن رو "دوست" داره. یه وقتی هم هست که آدم یه چیزی رو "خیلی دوست "داره، مثلا خونوادش رو "خیلی دوست" داره، رفیق صمیمیشو "خیلی دوست" داره، کتاب خوندن رو "خیلی دوست" داره! اما یه موقع هایی...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 11
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
دلنوشته های مانگ میرزایی
گفتم گمونم دارم عاشقت میشم گفت از کجا میدونی؟ گفتم دارم تو خودم حسش میکنم؟ گفت چون کنارم از ته دلت میخندی؟ یا چون کنارم حالت خوبه؟ گفتم چون نباشی با هیچی حالم خوب نمیشه! گفتم وقتی اومدی و با حرفات منو خندوندی و غمو از یادم بردی و با کارات بهم ثابت کردی دوست داشتن واقعی چه شکلیه حس کردم داری تو...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 3
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های روجا چمنکار
می خواستم پرنده باشی پر بکشی و هرگز برنگردی. حالا سال هاست در من لانه کرده ای شاخه هایم را شکسته ای هر شب خواب هایم را ریخت و پاش می کنی و هر روز نوک می زنی به زندگی ام... انجمن رمان نویسی https://forum.roman98.com https://roman98.com- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 4
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
عاشقانه های منوچهر آتشی
من اگرچه ديو سنگ فرسوده ام در گذر گردبادهاي ماسه تو اما آن شعبده باز بي رنگ و حجمي که از هفت لايه ي ديوار چين عبور مي کني تا پرتو گرمي از حس بر تاريکي هاي من بتاباني و برزبان سوخته ام شعرهاي شبنمي فراخواني من اگرچه ديو سنگي فرسوده ام در سينه چيزي دارم که از حرارت حضور تو ياقوت شده است اين...- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 10
- انجمن: عاشقانه و دل نوشت
-
متن عاشقانه و سنگین
دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ دارد ، که تا آخر عمر هم بدوی … چیزهای جدیدی هست که هنوز میتوانی حسرتشان را بخوری ! پس یک جاهایی در زندگی ترمز دستیت را بکش … بایست و زندگی کن … **** **** ****- haniye anoosha
- موضوع
- پاسخ ها: 513
- انجمن: بایگانی ادبیات
-
کافه دلتنگی
این روزها تا یادت می کنم باران می گیرد … به گمانم زمستان هم مثلِ من دلتنگ شده ساعتهای بی تو بودن را با خاطراتت می گذرانم خاطراتت مانده اند برایم یادگاری … از روزهایی که میدانم بازگشتی ندارند روزهایی که در دلمان تنها عشق بود و شوقِ زندگی و لحظه های خوبِ باهم بودن … حالا از آن روزها چیزی نمانده جز...- ☙zAHRa❧
- موضوع
- پاسخ ها: 73
- انجمن: بایگانی ادبیات
-
کافه عشاق
قول دادم بـہ ڪسے غیر تو عادت نڪنم از غم‌انگیــــــــزے این عشق شڪایت نڪنم من بـہ دنبال تو با عقربـہ ها مے چرخم عشــــــق یعنے گلـہ از حرڪت ساعت نڪنم- ☙zAHRa❧
- موضوع
- پاسخ ها: 150
- انجمن: بایگانی ادبیات
