متن عاشقانه و سنگین

آبیش · 8/12/19

عمریست نشسته ام
پای لرز خربزه هایی
که هیچوقت یادم نمی آید
کی؟!
خوردمشان...

آبیش · 8/12/19

در فنجان خالی میشوم
شبیه عابران خسته
مرا قورت می دهی ومن
راه قلبت را در پیش می گیرم
در قهوه ای که
به رگهایت جاری است!

آبیش · 8/12/19

وقتی از درد به خود می پیچیدم
همسایه ها گفتند: چقدر قشنگ قر می دهی...
و سالهاست من هنوز
آواز خوان پر درد خیابانهایم...

PAr · 8/12/19

شدی مثل دریا
همه باکنارت بودن خاطره دارن

Narín✿ · 8/12/19

بعد از تو کسی در این دل جایی ندارد.

Narín✿ · 8/12/19

داستان من اینجوری شروع شد
یکی بود
الانم هست
و قراره تا ابد در این دل بماند.

آبیش · 9/12/19

گاهی وسط یک فکر
گاهی وسط یک خیابان
سردت می کنند
داغت می کنند
رگ خوابت را بلدند
زمینه میزنند

آبیش · 9/12/19

حکایت ما آدم ها....
حکایت کفشاییه که....
اگه جفت نباشند.....
هر کدومشون...
هر چقدر شیک باشند...
هر چقدر هم نو باشند
تا همیشه..
لنگه به لنگه اند...
کاش...
خدا وقتی آدم ها رو می آفرید...
جفت هرکس رو باهاش می آفرید...
تا این همه آدما لنگه به لنگه زیر این سقف ها....
به اجبار،خودشون رو جفت نشان نمی دادند...

آبیش · 9/12/19

بگذآر س-ک-و-تقانون زندگی من باشد....
وقتی واژه ها درد را نمی فهمند

moh@mad · 9/12/19

گم شده ام دردو راهی بین ستاره ها در آن معرکه نور
حس می کنم میان بوته های چشمک زنشان نبض هایم را جا گذاشته ام
چه به رخ می کشند باهم بودنشان را
نفس کم می آورم خستگی، وزن می اندازد روی پلکهایم
اما هنوز در بدرم
چرا نمی یابم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

سرپرست بخش کتاب

سرپرست بخش کتاب

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین