خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
دفترچه تلفن من پر از اسم های جور واجوره!
اما وقتی دنبال کسی می گردم که باهاش چند کلمه بتونم حرف بزنم،
می بینم که به صورت مفتضحانه ای هیچ کس رو ندارم و
اون اعدادی که جلوی اسم ها نوشته شده مثل اعدادی که روی یه چک بی محل نوشته شده، بی ارزش و مسخره هستند!


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
زندگی مثل یه پل معلق وسط یه دره عمیق می مونه، ما هم وسط این پل گیر کردیم.
یه دسته ای راه مستقیم رو انتخاب می کنن و جلو میرن،
یه دسته ای هم خلاف جهت حرکت می کنن،
اما اشتباه نکن! اون هایی که خلاف جهت میرن بازنده نیستن،
بازنده اون هایی هستن که دستشون رو به میله های پل گرفتن و دارن پایین رو نگاه می کنن، می ترسن، می ترسن...


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
آدم یک روز چشم هایش را می بندد و دست هایی را رها می کند،
با چشم های بسته دست های دیگری را می گیرد،
با چشم های بسته سعی می کند همه چیز را فراموش کند،
با چشم های بسته حرف می زند، می خندد، راه می رود،
و در آخر با چشم های بسته سقوط می کند!
پس از آن چشم هایش را باز می کند،
با چشم های باز راه می رود اما دیگر سقوط نمی کند،
با چشم های باز کم حرف می زند، کم می خندد،
و همه چیز را مو به مو به یاد می آورد،
اما با چشم های باز دیگر می ترسد که دست هایی را بگیرد، می ترسد...


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
آری، پاییز نزدیک است،
اما پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها در گذر ها نیست،
پاییز که همیشه با بوی مهر نمی آید،
پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است،
گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده،
گاهی هم نم بارانیست که گوشه چشمانت می درخشد.
پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست،
گاهی در دل کاجیست میان یک کاجزار همیشه سبز،
گاهی قهوه ایست که سر می رود، غذاییست که ته می گیرد و لبخندیست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.
ساده بگویمت،
دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
حس کردم
که چقدر
دلم واسه خودم تنگ شده...!
تلخ ترین حس دلتنگی،
دلتنگی واسه خودته،
واسه کسی که بودی!


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
جانم، خودت را خوب بپوشان
زمستان در راه است،
سوز می آید، برف می بارد،
برف رُک تر از باران است،
جانم، مواظب رد پاها باش...


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
از اون پنجره خوب بیرون را نگاه کن،
آدم ها میان و میرن و برگ های زرد را زیر پاشون له می کنن.
برگ ها خرد میشن،صدا میدن،
ولی هیچ کدوم از آدم ها یادشون نمیاد این ها همون برگ هایی هستند که تو بهار و تابستون سرپناه سبزشون بودن.
اینه معنی انسان، فراموشکار!


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
خیلی از آدم ها وقتی زخمی رو صورتشون می افته،
تا یک مدت به آیینه نگاه نمی کنن،
تا دیدن اون زخم آزارشون نده.
زخمشون خوب میشه، ولی اون ها خودشون رو از یاد می برن.
اما من بعد از زخمی که رو صورتم افتاد،
هر روز جلو آیینه نشستم و خودم رو نگاه کردم، با خودم حرف زدم و کلنجار رفتم...
درد داشت، هم زخم و هم دیدنش، اما خودم رو از یاد نبردم.


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
برایت آرزوهای ساده می کنم؛

آرزو می کنم
شب ها خواب های خوب ببینی
و صبح ها سر حوصله ملافه های سفید را مرتب کنی،
پنجره اتاقت را باز کنی و هنگامی که چایت را می نوشی آفتاب روی گونه ات بنشیند.
آرزو می کنم به کسی که دوستش داری بگویی، دوستت دارم
اگر نه امیدوارم قدرت این را داشته باشی که لبخندهای مصنوعی بزنی
آرزو می کنم کتاب های خوب بخوانی، آهنگ های خوب گوش کنی،
عطر های خوب ببویی، با آدم های خوب حرف بزنی و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست بودن چیزی که دوست داری باشی


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
من خیلی فکر کردم تا فهمیدم این رو!
اینکه خسته میشیم، از همه چی!
از تنهایی خسته میشیم و دوست داریم با کسی باشیم
از با کسی بودن خسته میشیم.
دوست داریم تنها باشیم،از کار کردن خسته میشیم و دوست داریم استراحت کنیم،
اما حتی از استراحت کردنم خسته میشیم و دوست داریم کاری کنیم.
از داشتن، نداشتن، بودن، نبودن، خواستنن، نخواستن..
از همه چی زود خسته میشیم.
من خیلی فکر کردم تا این ها رو فهمیدم،اما دروغ چرا، من حتی از فهمیدنم خسته شدم.


قهوه‌ سرد آقای نویسنده | روزبه معین

 
  • تشکر
Reactions: SelmA، Mohadeseh.f، *KhatKhati* و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا