- عضویت
- 1/8/21
- ارسال ها
- 4,188
- امتیاز واکنش
- 38,170
- امتیاز
- 443
- سن
- 16
- محل سکونت
- قصر نوتلا
- زمان حضور
- 101 روز 10 ساعت 48 دقیقه
یه خانومی به شوهرش شک کرده بوده، ولی هرچی گوشیش رو چک می کرد، چیزی پیدا نمی کرد
تا آخر یه روز که داشت گوشی رو می گشت، دید به اسم خودش برای شوهره پیام عاشقانه میاد
مرد خیانتکار اسم دوست دخترش رو تو موبایل به اسم زنش سیو کرده بوده و زن هم هیچوقت پیامهای خودشو چک نمیکرده
شیطان درجا سجده کرد همون جا
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
رفتم پیش پرستار آمپول بزنم
گفتم: این آمپولو واسم بزن
پرستار گفت ...تورج
گفتم: من تورج نیستم
گفت: چرا تورج
گفتم: خانوم من هادیم تورج نیستم
گفت: حرف نزن هادی باید بزنم تورج
گفتم: آمپول ماله منه چرا بزنی به تورج
گفت: خیلی حرف میزنی باید بزنم تورج
یکم فکر کردم گفتم: بگو رگ ...
گفت رج
گفتم: حالا بزن تورج
منبع ساعد نیوز
تا آخر یه روز که داشت گوشی رو می گشت، دید به اسم خودش برای شوهره پیام عاشقانه میاد
مرد خیانتکار اسم دوست دخترش رو تو موبایل به اسم زنش سیو کرده بوده و زن هم هیچوقت پیامهای خودشو چک نمیکرده
شیطان درجا سجده کرد همون جا
◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊
رفتم پیش پرستار آمپول بزنم
گفتم: این آمپولو واسم بزن
پرستار گفت ...تورج
گفتم: من تورج نیستم
گفت: چرا تورج
گفتم: خانوم من هادیم تورج نیستم
گفت: حرف نزن هادی باید بزنم تورج
گفتم: آمپول ماله منه چرا بزنی به تورج
گفت: خیلی حرف میزنی باید بزنم تورج
یکم فکر کردم گفتم: بگو رگ ...
گفت رج
گفتم: حالا بزن تورج
منبع ساعد نیوز
■مطالب طنز ■
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com