خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
با مامانتون کار دارید و پیداش نمیکنید؟
قاشق فلزیو بزنید کف ماهیتابه نسوزش،
هرجای هستی باشه جلوتون ظاهر میشه
▧▨▧▨
سر کلاس استاد پرسید بزرگترین درد چیه؟
گفتم دوس داشتن کسی که دوستت نداره؟
اومد زد تو گوشم،گفت حالا چی؟
گفتم زدن تو گوش کسی که دوستت نداره؟
نمیدونم چرا پرتم کرد بیرون ، وحشی
▧▨▧▨
تمام دارایی دوستم بقول خودش 100 تومنه که اونم امروز داره میبره پیش دعانویس که براش دعای عشق و محبت بنویسه
▧▨▧▨
خب پلانگتون اون 100 تومنو بگیر واسه طرف کادو بخر اگه عاشقت نشد.اصن بده من بینتون اُنچنان محبتی ایجادکنم که نگو
▧▨▧▨
دیکتاتور کیست؟
بچه ای است ۲ ساله که ۲۰ نفر
مجبورند به خاطر اون کارتون نگاه کنند!



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
یک ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﭼﯿﻨﯽ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﯾﮏ ﻭﻋﺪﻩ ﺳﯿﺮ ﮐﻨﯽ ، ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﺑﺪﻩ
ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺳﯿﺮﺵ ﮐﻨﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﺎﻫﯽ ﮔﯿﺮﯼ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ ...
ﯾﮏ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯿﮕﻪ :
اﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺮ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺯﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ
ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ هفت جد و آبادشو ﺳﯿﺮ ﮐﻨﯽ، ﺑﻬﺶ ﺭﺍﯼ ﺑﺪﻩ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
▧▨▧▨
‏رازبقا داشت میگفت لاشخورهاااا در حال نزدیک شدن هستند.
یه دقیقه بعد شوهرعمم اینا زنگ آیفون رو زدن
بابام‌ گفت بیا لاشخورا اومدن
▧▨▧▨
‏یه بار بابام زنگ زد گفت شام میای خونه؟
گفتم نه و بعدش برای اینکه غافلگیرش کنم رفتم خونه.
از در که اومدم تو، بابام سیخ کبابو انداخت زیر کابینت؛ گفت دروغگو دشمن خداست؛ بعدش پا شد پنیرو از یخچال برداشت





‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
دانستنی ها
آیا می دانستید چرا آلومینیم زنگ نمی زند؟
چون شارژ نداره ☹
فکر کردی مثل آهن بچه پولداره.
نه جان من میدونستین؟
▧▨▧▨
‏از تختخوابم پرسیدم؛ چرا صبحگاهان نمیتوانم تو را رها سازم و ترک تو برایم مشکل است؟
‏گفت؛ چون اینجا تیمارستان است و تورا به من بسته اند
‏گفتم؛ چرا؟
‏گفت همین که بامن حرف میزنی کافی نیست؟!
▧▨▧▨
چگونه ﯾﮏ بیشعور ﺷﻮﯾﻢ؟؟؟
ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻭﻝ :
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﺩﺳﺸﻮﯾﯽ ﺗﻮﯼ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﺁﺏ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ ﻭ
ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﭘﺎﺕ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ
ﺑﻌﺪﯼ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺑﭙﻮﺷﺘﺶ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪ
ﺧﯿﺴﻪ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺑﺸﻪ !...
ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻭﻡ:
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ
ﺑﺒﺮﯾﻦ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﻣﻮﺷﺶ ﮐﻨﯿﺪ . ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ
ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻣﻨﺤﺪﻡ ﺷﻪ
ﻗﺴﻤﺖ ﺳﻮﻡ:
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻮﻫﺎﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻡ ﺳﺸﻮﺍﺭ
ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ،ﺳﺸﻮﺍﺭ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺣﺎﻟﺖ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺯ ﺑﺮﻕ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﺗﺎ
ﻧﻔﺮ ﺑﻌﺪﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﺮﻕ ﺳﮑﺘﻪ ﻧﺎﻗﺺ ﺑﺰﻧﻪ


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • قهقهه
Reactions: Arshida

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
ايرانى نيستى اگه كپى نكنى!!!
منم كپى نكردم.
الان من ديگه خارجى محسوب ميشم.
اوه ماى گاد.
من ايران دوست داشت...
ايران كيلي كيلي كوب
وای من نتونست فارسی اسپیک کرد
▧▨▧▨
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻢ ...
ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺯﻥ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻥ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﺮﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺪﺑﺨﺘﺶ ﮐﻨﻢ
▧▨▧▨
ﻣﺮﺍﺣﻞِ ﺧﻮﺍﺑﻮﻧﺪﻥِ ﺑﭽﻪ :
۱. ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺟﻮﺟﮥ ﻣﻦ!
۲. ﺑﺨﻮﺍﺏ ﮔﻠﻢ!
۳. ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻧﻔﺴﻢ! ☺
۴. ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺴﻠﻢ!
۵. ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺰﯾﺰﻡ!
۶. ﺑﺨﻮﺍﺏ!
۷. ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
۸. ﺫﻟﯿﻞ ﺷﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
۹. ﮐﺮﻩﺧﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
۱۰. ﺫﻟﯿﻞ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﮑﭗ!
۱۱. تو روح ﻫﺮﮐﯽ که ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎ که ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺭﮤ ۶ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﺷﺪ!
مرحله 12 هم داشت که یادش بخیر یا چک و لگد بود یا دمپایی


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
قابل توجه دخترخانومای عزیز:
میدونستید بر طبق قانون اگه 1 مرد با 1 زن مجرد تصادف کنه و منجر به نقص عضو او بشه، باید با اوازدواج کنه؟
فقط هول نشید، خیابون پر از ماشینه، این ماشین نشد ماشین بعدی
به امید موفقیت! ✋
ایشالا همه متأهل بشید، فقط دعوت کردن بانی امر خیر فراموش نشه
▧▨▧▨
تحقیقات نشان داده
جمله ی : 5 دقیقه دیگه آماده ام... که خانمها میگن
با جمله ی
5 دقیقه ی دیگه خونه ام... که آقایون میگن
به یک معناست
▧▨▧▨
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺮﻭﺑﻬﺎﯼ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ،.
ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺍﻭﻧﺠﺎ،
ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ اومدم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
▧▨▧▨
به نامزدم میگم تو این عکس چقد صورتت ناز و ملیح افتاده!!
میگه:نازی کیه ؟ ملیحه کیه ؟ چرا منو مقایسه میکنی ؟ من از همه خوشگلترم بای
▧▨▧▨
اخبار می گفت "ازدواج کنید تا بیشتر عمر کنید"
دانشمندان ثابت کردند مجردان دوبرابر متاهلان در معرض مرگ زود رس هستند!
خو لامصبا مرگ زودرس بهتر از مرگ تدریجیه که
▧▨▧▨
اعصاب چیست؟
چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو داشته باشی!
توقع چیست؟
چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
هر جور حساب می‌کنم نمی‌فهمم قدیما چجوری میرفتن از سر چشمه آب میاوردن؟!
ما که پارچ یخچالمون خالی میشه هیشکی مسئولیتشو به عهده نمیگیره!
▧▨▧▨
ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮ ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﻓﮑﺮ
ﻣﯿﮑﻨﯽ ۲۶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ..
ﺯﻥ ۴۰ ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ۱۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ ...
ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ..
ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭘﺴﺮﻩ ...
ﺑﻌﺪ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺷﺪﯼ
▧▨▧▨
مرده زنش دو قلو زایمان میکنه،‌
میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،‌ به یارو میگه:‌
آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم ... مشتری بشم
▧▨▧▨
به دختره ميگم موهات چه رنگيه ؟؟
ميگه خرمايي
عکسشو فرستاد ديدم مشکيه
ميگم تو که گفتي خرماييه ؟؟
ميگه اره از اون خرما مشکياس
خدايا راه نداشت کمتر خلق ميکردي ولي با کيفيت تر


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
یکی از آرزوهام اینه که وقتی در یخچال و باز میکنم همه چی سر جاش باشه، مث تبلیغات تلویزیون
اما هر وقت باز کردم...
اول یه قابلمه برنج افتاده رو پام
تو در یخچال پر از قرص و آمپول و شربت و چسب و باند بود
تو جا میوه ایم پر بادمجون
▧▨▧▨
ﮐﺎﺵ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻫﻤﺴﺮ ﻫﻢ
مث ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻯ خانواده ﺗﺄﯾﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﻣﯿﺸﺪﻥ و ﻣﯿﻮﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻨﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ
ﺑﻌﺪﺵ ﻣﻨﻢ ﺳﺮ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻫﻤﺴﺮ مورد علاقم رو ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
و ﻫﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﯾﮑﺒﺎﺭ
ﺣﻤﺎﺳﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪﻡ!
▧▨▧▨
تو جاده شمال داشتم میرفتم،یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده!!
زدم رو ترمز و خیلی شاکی دستمو گذاشتم رو بوق، دیدم همینجوری وایساده تو جاده داره نیگا میکنه! اومدم پیاده شم
گاوه یه نگا به من کرد،
یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات،
بعد یه سری تکون داد و رفت!!!
اصلا داغونم کرد ....


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
دیشب خواب دیدم شوهرم رفت زیر تریلی هجده چرخ با داد از خواب پریدم
تا نیم ساعت میلرزیدم گوشیمو ور داشتم بهش زنگ زدم دیدم شارژم صفره خودمو به در و دیوار میکوبیدم
یهو یادم اومد من ازدواج نکردم
بعد که آروم شدم یادم اومد پسرم
فشار از کروناس میفهمی؟
▧▨▧▨
اومدم خونه عمم .......
مامانم زنگ زده میگه:
یه سوال میپرسم تابلو نکن فقط با آره یا نه جواب بده باشه؟؟؟؟؟
میگم باشه. میگه اونجا چه خبره؟؟؟؟؟؟
به نظر شما بگم اره یا نه!!!!!!!؟؟؟
▧▨▧▨
یه بار مامانم سرما خورده بود بردمش دکتر،
مامانم خودش داشت به دکتر میگف فلان چیزو برام بنویس دکتر میگف نه این خوب نیس،
مامانم میگف چرا بنویس طیبه خانوم گفته خوبه
▧▨▧▨
بعضیا اونقدر بیشعورن که بعد از 10 سال بازم سراغ طلبشونو میگیرن!
خب اگه میخواستم بدم که تا حالا داده بودم!
حتما باس با زور بگم نمیدم؟!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

KURO TOKA

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/8/19
ارسال ها
933
امتیاز واکنش
20,050
امتیاز
418
محل سکونت
卂几|爪乇 ㄥ卂几ᗪ 丂卂Ꮆ卂
زمان حضور
106 روز 4 ساعت 11 دقیقه
توی حموم داشتم باصدای بلند میخوندم؛
عمر کمه صفا کن،گذشته رو رها کن
یه دفه فشار آب کم شد،گفتم الان من چیکار کنم
داداشم داد زد گفت؛
اگه نباشه دریا،به قطره اکتفا کن
▧▨▧▨
دکتر به خواهرم گفته وقتی جنین داخل شکم مادر هست ممکنه صدای اطراف رو بشنوه حالا هرشب بابام میره خونه‌ی خواهرم میگه عین داییت نشو عین داییت نشو عین داییت نشو
▧▨▧▨
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﯾﺪﻓﻪ ﺳﻪ ﮐﯿﻠﻮ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻩ!
ﺗﻌﺠﺐ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ!!!!!! ﭼﻬﺎﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﻩ:
-1 ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻩ
-2 ﮐﻠﯿﭙﺴﺸﻮ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ
-3 ﺍﺯ ﭘﻮﺗﯿﻨﺶ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ
-4 ﺻﻮﺭﺗﺸﻮ شسته
▧▨▧▨ ‌
یه بار معلممون بابامو خواست بهش گفت بچتون خیلی بی انضباطه!
بابام گفت:
خدا رو شکر، از دیشب خوابم نبرد فکر کردم پول میخواستید...


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا