رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
هوالحق
نام اثر: آتیتی
نگارشگر: ماهی قرمز؛ کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
آتیتی*
ماههاست چشم به دهان صبا دوختهام که رنگی از دلدادگیت را به چشمم بنشاند، ماههاست بیثمر و نافرجام چشم به راه پستچی مهربان دلباختگیام که نامهی طرب و شادی را در آ*غو*شم واژگون کند و ماههاست که چیزی جز...
بسم الله الرحمن الرحیم
نام دلنوشته: موج
ژانر: تراژدی
نگارشگر: شآدی کاربر انجمن رمان ۹۸
مقدمه:
بوی تنهایی میآمد و زمزمهی تلخ غم گوشهایم را نوازش میکرد.
گویی تاریکی دلها، تکه پارچهی گران قیمتی به سلیقهی پدرم بود و باید آن را تن میکردم.
افسوس، عمیقاََ دلم میخواست پیراهنی بلند و آبی رنگ از...
به نام خدا
نام دلنوشته: منتظر خندههایت بمانم، میآیی؟
نگارشگر: همراز س کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
پنجرهی زندگیم را رو به تو بازکردم
ای عشق!
ای عشقِ پرشور، ویرانگر
زیبا و دلفریب
تا خرامان خرامان وارد شهر قلبم شدی
و همهی من، از آنِ تو شد
کوچههایِ دلم پر از طراوت و...
به نام خدا
عنوان: نسیم نیمه شب
ژانر: عاشقانه
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸
مقدمه:
و در هنگام این نسیم شب
زمانی که باد از میان باغهای انجیربن باز میگردد
من به شکوفایی و فام زلفهای تو پی میبرم و از جهان آمده
به تماشای تو مینشینم
به نام خدا
عنوان: آخرین باری که دوستت داشتم
ژانر: عاشقانه، تراژدی
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
مقدمه:
آمینِ من آخرین باری که تورا دوستت داشتم یادت است؟
آخرین محبت و دوست داشتنم را دقیقا میدانی در چه لحظهای بود؟
آخرین روز و آخرین شبی که به دوست داشتنم جواب دادی، جوابی تلخ و طولانی...
به نام او
نام دلنوشته: مسلخ آبی
نگارشگر: فاطمه باقری کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه:
زمانی بلندای آسمان آبی، فرشی شده بود زیر پهنای بالهایش، که با زردی تفاخر گونهاش نقشی از سرنوشت بر پیکرهی آن میزد.
آن زمان که آوای دورباش و کورباش زیر پایش از زمین طنین انداخته بود و بی هراس، افق...
"خداوندم وجودت روشنگر"
نام اثر: قلبها
نگارشگر: Bahar768 کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه:
گاهگاهی هـ*ـوس دوباره نوشتن میکنم.
نوشتن حرفهایی که کم کند سنگینیِ این قلبِ بیقرار را...
شاید این نوشتهها اندکی از رنج و غمم بکاهد...
یا راهی باشد بر تسکینِ شادیهای از دست رفته...
و کسی چه...
بسم هو
نام دلنوشته: میپرسی دوستت دارم؟
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
سطح: ارزشمند
ویراستار: Whisper
مقدمه:
از من میپرسی که دوستت دارم؟
نمیتوانم جوابت را دهم!
نمیتوانم با هیچ زبانی شرح دهم.
راز دلم با خاموشی من، آشکار است.
آه سوزانم از سِر نهان، خبر میدهد...
بسم تعالی
نام دلنوشته: مرز را آفرید
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
چه مرزی برای پرواز و گریختن وجود داشت؟
پرندگان به آسودگی و آزادگی خود پرواز میکردند و مرزی نمیشناختند،
اما این آدمها بودند که هنگام عشق ورزیدن
مرز را آفریدند!
تا پیلهی تنهایی خودشان را...
بسم هو
نام اثر: دستانت را به من امانت بده
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ویراستار: YeGaNeH
سطح: منتخب
مقدمه:
در مسیر باد و سرنوشت
سمت ناودانهایی که بینامند، کمی دوستم داشته باش!
نظم رفتنت را بهم بریز
کمی دستت را به من بده
که امتداد دستانت، بندر آرامش است... .
به نام خالق قلم
نام دلنوشته: محزون
نگارشگر: Mojgan_a81 کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی
مقدمه:
گاهی سکوت بهترین فریاد است، فریادی خاموش!
از اعماق وجود صدایت را آزاد میکنی بی آنکه کسی بشنود یا بفهمد صدای درونت را؛
این سکوت پر از درد خوردت میکند، آرام آرام از بین میبرد تا جایی که هیچ چیز باقی...
«به نام خدا»
نام دلنوشته: سلسلهی تناقض
نگارشگر: ندا تیموری (kim Soo) کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
روز اول، نگاهم به چشمانی خیره مانده بود، خود را گم کرده بودم.
انگار روی زمین نه و روی هوا معلقم. منتظر و بی تاب، در انعکاس مهربانی تو...
پ.ن:پارتهای این دلنوشته روزانه به ذهنم میاد و...
{ به نام خالق چشمهی ذوق }
نام اثر: وصال!
نگارشگر: حسینعلی مبینی کشه کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر:
مقدمه:
دلا؛
دلواژه دل را خون کند در جام حسرت،
دیده را گلگون کند در دام حیرت،
عقل را حیرون کند در کامِ فکرت،
که کجا دلواژه و، یک موی یاری!
الا؛
با ایها الساقی کجا و خاطره بازی کجا و دوش تا صبح...
نام اثر: نجوا
نویسنده:مریم ن.ج
مقدمه:
نجوای لالایی در اتاقِ تاریک و منحوس
میپیچد.
چنگ در گیسوانم میزنم و فریاد کنان تمنای اندکی سکوت دارم.. تک به تکِ کلماتِ تیزی به دست به سراغ جانم میآیند و هرکدام با آوایی مختص به خودشان زخم هایی گاه خراش مانند و گاه مرگ مانند برتنم میزنند..!
ب نام خداوند...
دل نوشته:بازی سرنوشت
ژانر: ادبی، انگیزشی
نویسنده:fatima.masoumi
گاهی سرنوشت جوری برات رقم میخوره ک نمیتونی فکرشو کنی، ی جاهایی دچار بازی سرنوشت میشی و فقط خودت میتونی در برابر مشکلات سرنوشت ب ایستی....
و این شروع جنگ تو و سرنوشت است...
مینویسم با قلم خود....
جنگ بین تو سرنوشت...
دلنوشته: کاف مثل کاژه
به قلم: پریسانخاتون
ژانر: تراژدی
***
مقدمه:
دیشب سیل آمد!
خانهیمان را ویران ساخت،
دیارمان را به غرامت برد،
همولایتیهایمان را داغدار کرد،
برای جانت دندان تیز کرده بود!
مجنون میزد و
نمیدانست من کاژهام را،
به جز خدایش، به کَس نمیدهم!
با نام و یاد خدا
نام دلنوشته : هیاهو
نام دلنویس: Able
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
فکر کردن به کارهای آسان برایم سخت است. من نه وابسته به آدم ها و نه به معنویات و حتی نه به مادیات هستم. بلکه من وابسته به قهوه دبل تلخم هستم که مرا همیشه شگفت زده میکند و مرا به یاد او می اندازد. آنها خیلی شبیه اند؛ من...
نام دلنوشته: اسپرو
نام نگارشگر: سولی کاربر انجمن رمان 98
ژانر: مذهبی، انگیزشی
مقدمه دلنوشته:بیانگر غم و اندوهی است که با امید پروردگار قرین می شود و زندگی را دگرگون میسازد.
*به نام پروردگار زندگانی*
دلنوشته: سیر زندگانی
نگارشگر: E.Orang (الناز اورنگ)
ژانر: انگیزشی
سطح:
مقدمه:
زندگانی چیست؟ وهم مطلق؟ بعید میدانم. زیرا زندگی چون رویایی واحد راکد نیست. سیری است بهر وصال. هر که شیدای رویای خویش باشد، این راه رونده را دنبال میکند و ساکن نمیماند. وای بر آن کس که...
به نام خالق هستی
نام دلنوشته: مجذوب وداد
دلنگار: آیلار
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
فواد نحیفم با نگریستن تو در تالاب عاشقی مستغرق شد، ذهنم به سودن تو پرداخت.
چشمان قره تو دلیل تبسم من شد،
تعیش تو مرا حی خود فرا خواند.
مجذوب ودادم! خرسند باش.
****
آوای قلبم هستی.
نجوای وجودم هستی.
در حسرت موسیقی نبض...