نویسنده این موضوع
پارت نوزدهم
نادیا اومد پایین رنگش پریده بود، گفت:
-بچه ها میشه بریم یه جا رو پیدا کنیم، یه چیزی بخوریم!
اریکا با صدای ضبط رو ضعیفی گفت:
-جایگاه اسبی که رفتیم یه مغازه زیرزمینی کنارش بود، دیدم چند نفر، چند تا بیسکوییت و و کیک دستشون بود به نظرم دوباره بریم اونجا شاید یه سوپری باشه.
بلند...
نادیا اومد پایین رنگش پریده بود، گفت:
-بچه ها میشه بریم یه جا رو پیدا کنیم، یه چیزی بخوریم!
اریکا با صدای ضبط رو ضعیفی گفت:
-جایگاه اسبی که رفتیم یه مغازه زیرزمینی کنارش بود، دیدم چند نفر، چند تا بیسکوییت و و کیک دستشون بود به نظرم دوباره بریم اونجا شاید یه سوپری باشه.
بلند...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان دلاوران یال | • Zahra • کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com