خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
2,976
امتیاز واکنش
11,425
امتیاز
328
زمان حضور
48 روز 1 ساعت 52 دقیقه
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست
یک دست بی صداست،
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب
فریاد من شکسته اگر در گلو ، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم
فریاد می زنم !


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,844
امتیاز واکنش
21,654
امتیاز
423
زمان حضور
46 روز 9 ساعت 48 دقیقه
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست
یک دست بی صداست،
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب
فریاد من شکسته اگر در گلو ، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم
فریاد می زنم !
من ندانم با که گویم شرح درد
قصه رنگ پریده، خون سَرد
هرکه با من همره و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
قصه‌ام عشاق را دلخون کند
عاقبت خواننده را مجنون کند


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
2,976
امتیاز واکنش
11,425
امتیاز
328
زمان حضور
48 روز 1 ساعت 52 دقیقه
در چشم می‌کشاند
گویا کسی است که می‌خواند
اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی من
آوازهای آدمیان را شنیده ام
در گردش شبانی سنگین؛
ز اندوه های من
سنگین تر


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و ElnaZ☆

ElnaZ☆

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/11/23
ارسال ها
268
امتیاز واکنش
478
امتیاز
78
سن
22
زمان حضور
9 روز 9 ساعت 38 دقیقه
در چشم می‌کشاند
گویا کسی است که می‌خواند
اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی من
آوازهای آدمیان را شنیده ام
در گردش شبانی سنگین؛
ز اندوه های من
سنگین تر
راه سپارنده ی بالا و پست
بست پر و بال و به گل بر نشست
گاه مکیدیش لـ*ـب سرخ رنگ
گاه کشیدیش به بر تنگ تنگ
نیز گهی بی خود و بی سر شدی
بال تنبلی به هوا بر شدی


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
2,976
امتیاز واکنش
11,425
امتیاز
328
زمان حضور
48 روز 1 ساعت 52 دقیقه
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تن
و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که سرخوش هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,844
امتیاز واکنش
21,654
امتیاز
423
زمان حضور
46 روز 9 ساعت 48 دقیقه
یک نفر در آب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تن
و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که سرخوش هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
آفتاب من
روی پوشیده است از من در میان آبهای دور
آفتابی گشته بر من هر چه از هر جا
از درنگ من
یا شتاب من
آفتابی نیست تنها آفتاب من
در کنار رودخانه


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا