خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Azita_Aslani

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
24
زمان حضور
7 دقیقه
والا خلاصه رمان اینطوری بود یه پسر پلیس بود که پدرش یعنی مردی که بزرگش کرده بود اونو توی یه ماموریت پیدا کرده بود و به فرزندخواندگی گرفته بود و با زنش بزرگش کرده بود دیگه پسر و پدره که بزرگش کرده بود جفتشون پلیس بودن و یه چیزی هم که یادمه خواهر پدره یعنی عمه پسره اومده بودن ایران و این با دخترعمش عاشق شده بودن ممنون میشم بگید اسمش چی بود تشکر


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

مامان بزرگ

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
25
زمان حضور
9 دقیقه
درمورد دختریه فک کنم ب اسم یگانه بعد خانواده پولداری هستن باباش مرده مامانش ازدواج مجدد کرده بعد این عاشق ی پسره ۳۰ساله میشه اگ میدونین کمکم کنید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

شیر کاکائو

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
37
زمان حضور
1 ساعت 31 دقیقه
من ی رمان خونده بودم قبلا راجب دو تا دختر شخصیت اصلی بود مرسده و بارش اینا داخل دانشگاه به دوتا پسر برمیخورن و بعد یکی از رفیقاشون ک تازه از خارج اومده فک کنم اسمش سارا هست میاد داخل رمان اینا هم اون موقع متوجه میشن ک این رفیقشون با رفیق رایان و اون پسره رفیقش دوست هستن بعدا هم باهم ازدواج میکننبعد هرکدوم از این پسرا خواهر دارن فکر کنم اسم خواهر رایان اذر بود نمیدونم بچه ها اگ کسی اسم رمان رو میدونه بگه لطفا


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

majidsori73

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
30
زمان حضور
7 دقیقه
سلام داستان رمان اینطوری بود که توی زلزله بوئین زهرا یه پسر بچه خانواده اش رو کلا از دست میده ، یکی از افرادی که اومده بودن برای کمک این پسر بچه رو با خودش میبره بزرگش میکنه و پسر عاشق دختر اون مرده میشه
اگه کسی میدونه لطفا راهنمایی کنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

venoos1300

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
24
زمان حضور
1 ساعت 8 دقیقه
سلام من یه رمان چند سال پیش خوندم اسمش یادم نمیاد ممنون میشم کمکم کنید خلاصش این بود که دختره به اجبار بایه پسره ازدواج میکنه پسره دوسش داشت خلاصه بعد کلی جنگ دعوا جدا میشن چن سال بعد پسررو میبنه که زن گرفته و زنشم حاملس اخرشم همسره مرده فوت میکنه دختره با شوهر سابقش ازدواج میکنه اگر اسمشو میدونید بهم بگید که بدجور رفته رومخم


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

گل گندم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
39
زمان حضور
3 ساعت 16 دقیقه
دنبال یه رمانم .دختره تپله توی راه مدرسه یه مرد سیاه پوش رومیبینه بعداز مدتی اون مرد سیاه پوش میادخواستگاریش که پلیس هم هست اسمش علی بوده فکرکنم .علی به خاطر محافظت ازدختره طلاقش میده اونم با دوستش وشوهرش میره یه شهردیگه اونجادرس میخونه مهماندارهواپیمامیشه.آخرشم با علی دوباره ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

گل گندم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
39
زمان حضور
3 ساعت 16 دقیقه
دنبال یه رمانم دختره نابغه ی ریاضیه.به خاطر زن عموش که مریضه باپسرعموش که خارج کشوره ودکتره نامزدمیشه تابعدازفوت زن عمو طلاق بگیرن .بعدازفوت زن عمو یه سری اتفاقات پیش میادکه پسره برمیگرده خارج پیش دوست دخترش که گفته حامله است واین دختر نابغه روغیابی طلاق میده دختره هم میره یه کشوردیگه اونجا توی بیمارستان عاشق یه دکترایرانی میشه برای تعطیلات که میادایران هم پسرعموهه برمیگرده هم دکتره میادخواستگاریش.اینم بادکتره ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

yas1824

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
3
امتیاز
1
سن
24
زمان حضور
16 ساعت 13 دقیقه
دنبال یه رمانم دختره نابغه ی ریاضیه.به خاطر زن عموش که مریضه باپسرعموش که خارج کشوره ودکتره نامزدمیشه تابعدازفوت زن عمو طلاق بگیرن .بعدازفوت زن عمو یه سری اتفاقات پیش میادکه پسره برمیگرده خارج پیش دوست دخترش که گفته حامله است واین دختر نابغه روغیابی طلاق میده دختره هم میره یه کشوردیگه اونجا توی بیمارستان عاشق یه دکترایرانی میشه برای تعطیلات که میادایران هم پسرعموهه برمیگرده هم دکتره میادخواستگاریش.اینم بادکتره ازدواج میکنه
سلام فکر کنم "همخونه شرقی "باشه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Deana و MaRjAn

مهساااا

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/11/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
22
زمان حضور
28 دقیقه
سلام دنبال رمانی میگردم دختری به نام دلارام که مادرش پزشک زنان وپدرشم پزشک بوده وبه خاطر ارثیه پدریش مجبور به ازدواج صوری با یه پسر میشه درواقع اون به خاطر این که درگذشته شاهد بی احترامی به دختر بچه ای بوده که توخونه ای بوده که درابی رنگ داشته و در کوچه ای که بهش عشاق میگفتن بوده از ازدواج میترسه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

مهساااا

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/11/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
22
زمان حضور
28 دقیقه
سلام و وقت بخير خدمت تماميه دوستان عزيز
من حدوداً ٨-١٠ سال پيش يك رمان از اين سايت خوندم كه موضوعش فكر كنم عاشقانه بود ،
داستان دختر خانمي بود كه عشق رفتن از ايران بود ،و هيچ دليلي نداشت كلا خوش گزوني با دوستانش بود و كنكور داشت ،
به سرش ميزنه كه با كسي ازدواج كنه و بره خارج و ازش جدا بشه
حالا به هر ترفندي شده
يك شب توي دورهمي با دوستانش ،يك پسر رو ميبينه و باهاش صحبت ميكنه و معامله ميكنه كه اون پسر اين كار رو براش انجام بده،
بعداز ازدواج ناخواسته عاشق پسر ميشه
و همچنان پيگير رفتن بود
و زماني كه همه چيز جور ميشه كه بره خارج از كشور ،
همسرش به بهانه كار تنهاش ميزاره
و دختر پروازش انجام ميشه
به محض رسيدم به كشور مد نظرش حس تنهايي ميكنه
و يه صدايي ميشنوه كه يكي داره صداش ميكنه
وقتي برميگرده ميبينه همسرشه كه اونجاست و
و ميفهمه كه اون هم عاشق شده و باهم زندگي ميكنن.

لطفاً اگر كسي اسمش رو ميدونه بهم بگه
رمان قرارنبود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Deana
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا