☆ درخواست شعر و دل نوشت ☆

!Shîma! · 11/8/18

درود

اینم هدیه مدیر کل به صورت محدود :ywink:

کلمه یا کلمات (تعداد مهم نیست) یا جمله یا یه متن بگید
براتون آنلاین و بدون فکر شعرش میکنم. :on_the_phone:

تعداد درخواست شعرتون مهم نیست و تا زمانی که تاپیک بازه اجازه درخواست دارید.

این که اخرش شعر طولانی بشه یا کوتاه
یا این که قالبش چی باشه هم به شانس شماست و حال اون لحظم!

پی نوشت: درخواستتون برای شعرهای مذهبی، تولد و این موارد نباشه ترجیحا! :rolling_eyes:

و دیگر این که همینجا با نقل قول شعر رو مینویسم :music:

و سوال بی جا و پست نا مربوط هم ننویسید ولی اگه بنویسید هم پاک خواهد شد :roflym:

فروغ ارکانی · 11/8/18

درود خانم مدیر ؛)
درخواست شعر دارم.
با پل چوبی! ^_^

!Shîma! · 11/8/18

فروغ ارکانی گفت:
درود خانم مدیر ؛)
درخواست شعر دارم.
با پل چوبی! ^_^

گفتم بیا بگذریم. ما با همیم همیشه
گفتی پلش چوبیه! بدون من نمیشه؟

با هر دلیل و زوری، آوردمت روی پل
خندیدی تو به کارم هی گفتی بهم خل!

وسط پل که رسیدیم؛ یهو همه چیز خراب شد
آن نقشه ها که چیدم. باز دوباره سراب شد!

نه حال رفتنی بود؛ نه جای برای موندن.
گفتی بهم همینه دلیل شک و خوندن!

سقوط ما مسلم و من خیره به چشمت
مقصرش خودم بود و پشیمون از خشمت

ته قصه سقوطه؟ از ابتدا همین بود
جادوی ناتمومی همیشه در کمین بود

قصه شد!
مناسب بچه ها//:

SheRviN DoKhT · 11/8/18

شروین دخت ^^
و آنیتا
^moon shadow^
و شیما

!Shîma! · 11/8/18

SheRviN DoKhT گفت:
شروین دخت ^^
و آنیتا
و شیما

/:
خدایی این چی چیه؟؟؟؟

دخت شرینیست شروین دختِ بی فرهاد ما
گر چه خاموش است اما تو بفعم فریاد ما...

آن غزال تیز پای قصر شیر همتای ما
که درست آمد وسط آری، آنیتای ما://///
•
به جنونِ ابدی اما رسید شیما چرا؟
که شده خسته از ان حتی صدا سیما چرا؟

پی نوشت:
که از این دستِ شروین می‌کشیم چی‌ها چرا!

میخواستم ذهنمو آزاد کنم مشغول ترش کردی که:)
دیگ بیش از این ب ذهنم نیامد:///
وزن نابود://

Agrin · 12/8/18

با فروهر

!Shîma! · 12/8/18

Agrin گفت:
با فروهر

یادم رفت:/
فروهر:///

شکسته فروهری که هدیه دادی به شوق
چه خوب بود زندگی کنارت! نیست دیگر ذوق

بدون تو زل زدم به یادگاریت ولی
شکسته او هم مثال دلم! بلی...

Hamed.NM · 12/8/18

با متن استاتوسم

سردش بود
دلم را برایش سوزاندم
گرمش که شد
با خاکسترش نوشت: خداحافظ

!Shîma! · 12/8/18

Bad boy گفت:
با متن استاتوسم

سردش بود
دلم را برایش سوزاندم
گرمش که شد
با خاکسترش نوشت: خداحافظ

سردیِ قلبِ ترک خورده‌ی او را دیدم...
و بساطِ آتشِ دلِ خودم را چیدم!
گرمِ گرم شد ولی رفت و تنها یک خط
با غبار دلِ من گفت: دیگر می‌رم!

Cinder · 17/8/18

درخواست شعر با مرگ در اب

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

معاونت بازنشسته

دوستدار انجمن رمان ۹۸

معاونت بازنشسته

نویسنده انجمن

معاونت بازنشسته

دوستدار انجمن رمان ۹۸

معاونت بازنشسته

کاربر نیمه حرفه‌ای

معاونت بازنشسته

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین