- عضویت
- 7/8/18
- ارسال ها
- 549
- امتیاز واکنش
- 32,217
- امتیاز
- 398
- زمان حضور
- 70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلام؛ خسته نباشید.
درخواست یک شعر اجتماعی _ عاشقانه دارم با موضوع افراط در مذهب.
مثلا راجع به دختر یا شخصی که قصد آزادی از سخگیری های بیهوده رو داره.
من خستهام از رسم و عاداتی که معنایی ندارد!
که واژه ها از دور زیباست، قدِ، رعنایی ندارد!
دیگر بس است! تصمیم برای زندگانیم نگیرید
من مرده است با غم،تمام شد جمله اَمّا یی ندارد.
طغیان نکرده قلب من، از رسمها خستهست
با خفقان میمیرد و فریاد هم اینجا ببین جایی ندارد!
تقدیر من چیست؟ قربانی برای پیش کشهای عزیزان؟
این من دگر از آبرو و مردمش ابایی ندارد.
که واژه ها از دور زیباست، قدِ، رعنایی ندارد!
دیگر بس است! تصمیم برای زندگانیم نگیرید
من مرده است با غم،تمام شد جمله اَمّا یی ندارد.
طغیان نکرده قلب من، از رسمها خستهست
با خفقان میمیرد و فریاد هم اینجا ببین جایی ندارد!
تقدیر من چیست؟ قربانی برای پیش کشهای عزیزان؟
این من دگر از آبرو و مردمش ابایی ندارد.
☆ درخواست شعر و دل نوشت ☆
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com