مشاعره با حرف ر

~FaryadTosi~ · 20/6/23

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

Mahii · 20/6/23

رفت از بر من آنکه مرا مونس جان بود
دیگر به چه امید در این شهر توان بود

~FaryadTosi~ · 20/6/23

رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

moh@mad · 21/6/23

~FaryadTosi~ گفت:
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
با دوست بگوییم که او محرم راز است

رازی است که آن نگار می داند چیست
رنجی است که روزگار می داند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهریار میداند چیست

~NIKA~ · 22/6/23

moh@mad گفت:
رازی است که آن نگار می داند چیست
رنجی است که روزگار می داند چیست
آنی که چو غنچه در گلو خونم از اوست
من دانم و شهریار میداند چیست

روزگاریست دلم را به تو عادت دادم
تو به این مرد بد عادت ذره ای فکر نکن...

moh@mad · 22/6/23

Sea گفت:
روزگاریست دلم را به تو عادت دادم
تو به این مرد بد عادت ذره ای فکر نکن...

روزگارا قصد ايمانم مكن
زآنچه ميگويم پشيمانم مكن
كبريای خوبی از خوبان مگير
فضل محبوبی ز محبوبان مگير
گم مكن از راه پيشاهنگ را
دور دار از نام مردان ننگ را

Mahii · 23/6/23

moh@mad گفت:
روزگارا قصد ايمانم مكن
زآنچه ميگويم پشيمانم مكن
كبريای خوبی از خوبان مگير
فضل محبوبی ز محبوبان مگير
گم مكن از راه پيشاهنگ را
دور دار از نام مردان ننگ را

روزهایی كه بیتو میگذرد
گرچه با ياد توست ثانيه هاش
آرزو باز میكشد فریاد:
در كنار تو میگذشت، ای كاش