خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ghazal~

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
16
زمان حضور
2 ساعت 43 دقیقه
سلام.
اسم دختره تو رمان آرام بود پسره طوفان.
دختره تنها زندگی میکرده یهر روز که داشته میرفته خونه دوستش چن نفر خفتش میکنن میبرنش تو یه عمارت بزرگ؛ تو اون عمارت دوتا پسر زندگی میکردن یکی طوفان و یکی سامیار، سامیار با آرام مهربون بوده ولی طوفان اذیتش میکرد.
یروز سامیار از آرام خاستگاری میکنه ولی آرام جواب رد میده روز بعدش سامیار میمیره و آرام عذاب وجدان میگیره.
یه روز که میره سر خاک سامیار عمه ناتنشو که خیلی هم دوسش داشته اونجا میبینه و میفهمه که سامیار پسر عمش بوده.
چند روز بعد متوجه میشه که مرگ سامیار هم الکی بوده به دلایلی، در این حین کم کم عاشق طوفان میشه طوفان هم همینطور.
بعد از یه مدتی پدر طوفان از وجود آرام با خبر میشه و میگه یا باید طوفان از اینجا بره یا آرام رو میکشم!
طوفان هم مجبور میشه بره بعد از یک سال آرام تصمیم میگیره بره شیراز.
میره و اونجا واسه خودش یه شرکت دکوراسیون میزنه از قضا طوفان واسه طراحی شرکت خودش میره شرکت آرام... .


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Ghazal~

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
16
زمان حضور
2 ساعت 43 دقیقه
سلام من دنبال یه رمانم که خلاصش اینه آناشید دختری که برای نجات دادن برادرش که توی زندانه بخاطر طلبکارا نقش دوست دختر آراد رو بازی میکنه و در عوض آراد بهش پول طلبکارارو میده. ممنون میشم اسمش رو بگید
منم یه رمان مشابه این خوندم احتمال میدم آناشید باشه.


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

دیمن

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
24
زمان حضور
25 دقیقه
سلام دنبال یک رمان هستم که قبلا خوندم حدودا پارسال
اسم پسره فککنم یاشا هست خان یه روستاییه اسم دختره مهتابه اونیکیو نمیدونم
خلاصش اینه که دختره از خارج برمیگرده میفهمه خواهرش مهتابو که معلم روستا بوده کشتن چون دوقلو بودن خودشو میزنه جاش میره روستا کنار یاشا
یاشا جراحه یه خواهر به اسم اتوسا هم داره که مرده و از پسره اتوسا نگهداری میکنه
تهشم میفهمن عمه دختره مهتابو کشته مامان یاشا هم فلج نیس
خیلی هم حقایق فاش میشه و اینا
چشتی دختره ام طوسی مایل به عسلیه
اسمشو میدونین؟
یاشا چنتا برادرم داره باباشم دوتا زن داشت فککنم
زن باباش پسر اتوسا رو اذیت میکنه دختره نجاتش میده
مامان بابای مهتاب و خواهرشم مردن و مهتاب و خواهرش که شخصیت اصلیه هم با اناهیتا که نمیدونم چیکارشون بود و عمشون زندگی میکنن


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

دیمن

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
24
زمان حضور
25 دقیقه
سلام دنبال یک رمان هستم که قبلا خوندم حدودا پارسال
اسم پسره فککنم یاشا هست خان یه روستاییه اسم دختره مهتابه اونیکیو نمیدونم
خلاصش اینه که دختره از خارج برمیگرده میفهمه خواهرش مهتابو که معلم روستا بوده کشتن چون دوقلو بودن خودشو میزنه جاش میره روستا کنار یاشا
یاشا جراحه یه خواهر به اسم اتوسا هم داره که مرده و از پسره خواهرش نگهداری میکنه تهشم میفهمن عمه دختره مهتابو کشته مامان یاشا هم فلج نیس
خیلی هم حقایق فاش میشه و اینا
چشتی دختره ام طوسی مایل به عسلیه
خیلی درهم برهمه رمانش
اسمشو میدونین؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

دیمن

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
24
زمان حضور
25 دقیقه
اطفا رهانمایی کنین


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

مریم گلییییی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
3
امتیاز
46
سن
29
زمان حضور
10 دقیقه
سلام دوستان
دنبال یه رمان میگردم موضوش یه دختره بود از خارج اومده بود ایران پیش خانواده پدریش بعد نامزد کرد اونم بدون اینکه کاری بکنه نامزدیش بهم خورد از خونه بیرونش کردن چند سال بعد نامزدش رفت دنبالش بهش گفت پدر بچتو پیدا میکنم برگرد ایران اخرش متوجه شد نامزدش بخاطر کینه ای که از پدرش داشته .....
یه کسی اسمشو میدونه؟
اسم رمانه بازتابه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

مریم گلییییی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
3
امتیاز
46
سن
29
زمان حضور
10 دقیقه
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،
در آ*غو*ش مهربانی


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM و SelmA

Miss_nana

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/5/22
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
46
سن
26
محل سکونت
رشت
زمان حضور
1 ساعت 53 دقیقه
سلام
اول از همه خیلی تشکر میکنم ازتون
دوم اگر میشه کمکم کنید من دنبال یک رمانی میگردم درباره یک دخترست که روز عروسی فرار میکنه میره خونشون چون عاشق فک کنم پسرعموش بود (سهیل یا یه همچین چیزی) شوهرشم اینو میدونست تصمیم میگیرن طلاق بگیرن ولی مادر پدر دختره تصادف میکنن و فوت میکنن بعد تصمیم میگرن تا یه مدت باهم زندگی کنن بعد عشق دختره میره پیش دختره ولی دختره دیگه اونو نمیخواست چون شوهرش رو دیگه خیلی بیشتر دوست داشت


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/11/21
ارسال ها
278
امتیاز واکنش
4,240
امتیاز
228
سن
16
محل سکونت
دنیا :)
زمان حضور
23 روز 7 ساعت 19 دقیقه
سلام
اول از همه خیلی تشکر میکنم ازتون
دوم اگر میشه کمکم کنید من دنبال یک رمانی میگردم درباره یک دخترست که روز عروسی فرار میکنه میره خونشون چون عاشق فک کنم پسرعموش بود (سهیل یا یه همچین چیزی) شوهرشم اینو میدونست تصمیم میگیرن طلاق بگیرن ولی مادر پدر دختره تصادف میکنن و فوت میکنن بعد تصمیم میگرن تا یه مدت باهم زندگی کنن بعد عشق دختره میره پیش دختره ولی دختره دیگه اونو نمیخواست چون شوهرش رو دیگه خیلی بیشتر دوست داشت
موژان من:morningb:


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Miss_nana

تسنیم بانو

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/21
ارسال ها
12
امتیاز واکنش
570
امتیاز
148
سن
17
محل سکونت
خوزستان-بهبهان
زمان حضور
5 روز 15 ساعت 58 دقیقه
سلام دنبال یک رمان هستم که قبلا خوندم حدودا پارسال
اسم پسره فککنم یاشا هست خان یه روستاییه اسم دختره مهتابه اونیکیو نمیدونم
خلاصش اینه که دختره از خارج برمیگرده میفهمه خواهرش مهتابو که معلم روستا بوده کشتن چون دوقلو بودن خودشو میزنه جاش میره روستا کنار یاشا
یاشا جراحه یه خواهر به اسم اتوسا هم داره که مرده و از پسره اتوسا نگهداری میکنه
تهشم میفهمن عمه دختره مهتابو کشته مامان یاشا هم فلج نیس
خیلی هم حقایق فاش میشه و اینا
چشتی دختره ام طوسی مایل به عسلیه
اسمشو میدونین؟
یاشا چنتا برادرم داره باباشم دوتا زن داشت فککنم
زن باباش پسر اتوسا رو اذیت میکنه دختره نجاتش میده
مامان بابای مهتاب و خواهرشم مردن و مهتاب و خواهرش که شخصیت اصلیه هم با اناهیتا که نمیدونم چیکارشون بود و عمشون زندگی میکنن
عشق ارباب بزنید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا