خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Sarasssss

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
24/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
73
سن
22
زمان حضور
6 دقیقه
سلام ببخشید من دنبال یه رمانم که اسم پسره سیاوش بود و خیلی شبیه عموی شهیدش بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: arezomahamadi و SheRviN DoKhT

Haniehyun

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
73
سن
27
زمان حضور
14 دقیقه
سلام دوستان
دنبال یه رمان میگردم موضوش یه دختره بود از خارج اومده بود ایران پیش خانواده پدریش بعد نامزد کرد اونم بدون اینکه کاری بکنه نامزدیش بهم خورد از خونه بیرونش کردن چند سال بعد نامزدش رفت دنبالش بهش گفت پدر بچتو پیدا میکنم برگرد ایران اخرش متوجه شد نامزدش بخاطر کینه ای که از پدرش داشته .....
یه کسی اسمشو میدونه؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Karkiz و ❁کوکے❁

❁کوکے❁

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/8/18
ارسال ها
55
امتیاز واکنش
2,230
امتیاز
153
محل سکونت
دریآ کنار~☁
زمان حضور
7 روز 10 ساعت 41 دقیقه
سلام دوستان
دنبال یه رمان میگردم موضوش یه دختره بود از خارج اومده بود ایران پیش خانواده پدریش بعد نامزد کرد. اونم بدون اینکه کاری بکنه نامزدیش بهم خورد از خونه بیرونش کردن چند سال بعد نامزدش رفت دنبالش بهش گفت پدر بچتو پیدا میکنم برگرد ایران اخرش متوجه شد نامزدش بخاطر کینه ای که از پدرش داشته.....
کسی اسمشو میدونه؟
▪رمان بن بست
اثر: beste و منا معیری


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM و SheRviN DoKhT

فری2016

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
73
سن
31
زمان حضور
1 ساعت 34 دقیقه
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati

_mah_

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
عضویت
6/8/20
ارسال ها
10
امتیاز واکنش
48
امتیاز
83
زمان حضور
4 روز 9 ساعت 45 دقیقه
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،
«در آغـوش مهربانی» رو چک کنید.


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، فری2016 و SheRviN DoKhT

Daniyal99

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/9/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
4
امتیاز
123
سن
26
زمان حضور
30 دقیقه
دختری به اسم نگاه که عاشق فوتبالیست مشهور به اسم یارا فرهمند میشه...لطفااگه اسم رمان رو میدونید بگید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Mmmmmmmm، Mokjhgggg، زهرا قلی و یک کاربر دیگر

رها.قاف

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/7/20
ارسال ها
57
امتیاز واکنش
1,065
امتیاز
203
محل سکونت
شیراز
زمان حضور
5 روز 19 ساعت 37 دقیقه
سلام من دنبال یه رمان تقریبا قدیمی ام که شخصیتهاشون پزشکن و توی بیمارستانه. دختره تاثا جایی که یادم میاد تازه شکسته عشقی خورده و به یه بیمارستان جدید میاد که اقای دکتر خوشتیپمونو میبینه. اگه کسی میدونه کمک کنه ممنون میشم.
رمان دروغ شیرین


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و Asal_Zinati

Nadiat

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
73
سن
27
زمان حضور
2 ساعت 9 دقیقه
سلام من به بار یه رمان خوندم خیلی قشنگ بود الان یه مدته هرچی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد و پیداش نمیکنم.

اسم پسره ویهان بود ناراحتی معده هم داشت
ویهان ازدواج کرده بود و یه دختر داشت یه بار که با دخترش تو ماشین بود،با همسرش تلفنی دعوا میکنن که بعدش تصادف میکنه و دخترشو از دست میده و همش بعدش خودشو مقصر میدونه
فکر کنم از زنش که اسمش فرشته بود جدا میشه
بعدها با به دختر اشنا میشه که اسمش نهال بود

دوستان عزیز راهنمایی کنید


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati

Avisa

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/9/20
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
46
امتیاز
83
سن
18
زمان حضور
1 روز 23 ساعت 2 دقیقه
سلام
خلاصش این هستش که :دختری پشتش یه نشونی داره و وقتی خون آشام ها اون نشونی رو میبینن میفهمن که این دختره محافظ اونهاست وبا دختره به مدرسه خون آشام ها میرن و رییس مدرسه عاشق دختر محافظ میشه
[/QUOTE
شبیه رمان پرنیان شب هست که اسم دختره مینو و اسم رییس کیان


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SheRviN DoKhT

Avisa

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/9/20
ارسال ها
7
امتیاز واکنش
46
امتیاز
83
سن
18
زمان حضور
1 روز 23 ساعت 2 دقیقه
سلام دوستان یه رمانی بود که دوخواهر میرن تو یه روستایی اونجا یه پسره برادرخان بود یکی از خواهرا و بزور میبره تو عمارتشون که باهاش ازدواج کنه، شخصیت اصلی دختر داستان نجاتش میده، شخصیت اصلی پسره که خان روستا بوده خیلی بداخلاق بود، هرکی هرکاری می‌کرد باید از اون اجازه می‌گرفت دختر و پسره خیلی باهام لجبازی میکردن،با هم یه روز بارونی تو جنگل گیر میکنن،دختره یه ویلا کنار ویلا خان می‌خره.با هم میرن پیش خان روستا بالا که پسر اون خان هم که آدم بدی بوده از دختر داستان خوشش میاد کسی خونده؟ اسمش میدونین چیه؟ خواهردختر و برادر خان هم ازدواج میکنن باهم،
رمان در اغوش مهربانی


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا