مشاعره با اشعار علیرضا آذر

paeez81 · 21/7/21

در وادیِ من چشم چرانی کردند.

در صحن ِ حَرم تکه پرانی کردند

Mans · 22/7/21

دوخط شعر کولی برایت سرودم، دوباره همانم که در جاده بودم
دوباره همانم همان عشق بی پوشش، همان فحش بد در شب راهبندان

paeez81 · 22/7/21

نقشه ام را دوباره دزدیدند

اجتماعی که سارقت بودند

از تو غیر از بدن نمیدیدند

از تو غیر از بدن نمیخواهند

Mans · 25/7/21

دوربین را به فراسوی تو می‌چرخاندم
همچنان دور تو را، دور تو را می‌دیدم

ماه من بودی و در دشت که می‌چرخیدی
ماه من بودی و دنبال تو می‌چرخیدم

moh@mad · 27/7/21

Mans گفت:
دوربین را به فراسوی تو می‌چرخاندم
همچنان دور تو را، دور تو را می‌دیدم

ماه من بودی و در دشت که می‌چرخیدی
ماه من بودی و دنبال تو می‌چرخیدم

مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی
دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست
یک عاشق این گونه از این دست کجاست

paeez81 · 31/7/21

تا اخم کنی دست به خنجر بزند

پلکی بزنی به سیم آخر یزند

تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود

تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود

moh@mad · 4/8/21

paeez81 گفت:
تا اخم کنی دست به خنجر بزند

پلکی بزنی به سیم آخر یزند

تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود

تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود

در خانه ی من عشق خدایی می کرد
بانوی هنر، هنرنمایی می کرد
من زیستنم قصه ی مردم شده است
یک تو، وسط زندگیم گم شده است

niloofar.H · 6/8/21

تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیم آخر یزند

Alone.wolf · 8/8/21

niloofar.H گفت:
تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیم آخر یزند

دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست
یک عاشق این گونه از این دست کجاست

moh@mad · 8/8/21

Alone.wolf گفت:
دیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست
یک عاشق این گونه از این دست کجاست

توی چشمت دوباره ماهی ها
توی چشمت عمیق اقیانوس
توی چشمت همیشه دعوا بود
بین هر هشت دست اختاپوس
توی چشمت چقدر آدم ها
داس ها را به باغ من زده اند

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی