مشاعره با اشعار علیرضا آذر

Mans · 29/6/21

نهالم که سیگاری از برگ خود در دهانم
قسم خورده ام بر سرِ نعشِ شعرم بمانم

paeez81 · 29/6/21

مرد آبانی ام که قنداقی

وسط سردی کفن بودم

بعد سی سال تازه فهمیدم

جسدی لای پیرهن بودم !

Mans · 29/6/21

مجنونم و خون در دهنم می رقصد
دستان جنون در دهنم می رقصد

مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی

paeez81 · 3/7/21

یادش همه جا هست،خودش نوش ِ شما.

ای ننگ بر و مرگ بر آ*غو*ش شما

Mans · 4/7/21

شمایی که در سر سرِ ذِبح آینده دارید
پس از شوخی تلخ دنیا شما خنده دارید

moh@mad · 8/7/21

Mans گفت:
شمایی که در سر سرِ ذِبح آینده دارید
پس از شوخی تلخ دنیا شما خنده دارید

در آینه یک مردِ شکسته ست هنوز
مرد است که از پا ننشسته ست هنوز
یک مرد که از چشم تو افتاد شکست
مرد است ولی خانه ات آباد، شکست

paeez81 · 13/7/21

توی چشمت دوباره ماهی ها

توی چشمت عمیق اقیانوس

توی چشمت همیشه دعوا بود

moh@mad · 14/7/21

paeez81 گفت:
توی چشمت دوباره ماهی ها

توی چشمت عمیق اقیانوس

توی چشمت همیشه دعوا بود

دیوانه ام،از دست خودم سیر شدم.
با هر کسِ همنام ِ تو درگیر شدم

paeez81 · 18/7/21

من را بگذار عشق زمین گیر کند.

این زخم سراسیمه مرا پیر کند

moh@mad · 21/7/21

paeez81 گفت:
من را بگذار عشق زمین گیر کند.

این زخم سراسیمه مرا پیر کند

در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدند
این دغدغه را تاب نمی آوردند
گاهی همگی مسخره ام می کردند
بعد از تو به دنیای دلم خندیدند

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی