مشاعره با حروف انتخابی

Sepideh:) · 26/10/20

baharsh20209 گفت:
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت
از حافظ
(ف)

فرار کردم ز این گرداب
فرار گردم ز این گودال
اما که بود که منه گلی را
درک کند
هرجا رفتم گفتنند
برو گل داری
پژمرده لی
کس نبود برایش
دلم مهم باشد
فرار کردم در قار
پنهان شدم انجا
کس ندیدم اما
من دیدم دردهارا
درد گوشه نشستن
درد تنها نشستن
درد دزدی ارزو ها
همه را دیدم سکوت کردم
ناگهان طغیان کردم
همرا محکوم کردم
مرا دیوانه خواندند
مرا نادان خواندند
از ان پس یاد گرفتم
بروم از این دنیا
در این دنبا ندارم درکی
پس چرا بمانم غمگین
میشوم شاد و خرم
پنهان میکنم دردم
گرچه میدانم اشک هایم
میریزد پیاپی

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

Sepideh:) گفت:
فرار کردم ز این گرداب
فرار گردم ز این گودال
اما که بود که منه گلی را
درک کند
هرجا رفتم گفتنند
برو گل داری
پژمرده لی
کس نبود برایش
دلم مهم باشد
فرار کردم در قار
پنهان شدم انجا
کس ندیدم اما
من دیدم دردهارا
درد گوشه نشستن
درد تنها نشستن
درد دزدی ارزو ها
همه را دیدم سکوت کردم
ناگهان طغیان کردم
همرا محکوم کردم
مرا دیوانه خواندند
مرا نادان خواندند
از ان پس یاد گرفتم
بروم از این دنیا
در این دنبا ندارم درکی
پس چرا بمانم غمگین
میشوم شاد و خرم
پنهان میکنم دردم
گرچه میدانم اشک هایم
میریزد پیاپی

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا
مولوی
ی

کوثر پورخضر · 26/10/20

baharsh20209 گفت:
ی

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

کوثر پورخضر گفت:
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

راه پنهانی میخانه نداند همه کس

جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر

حرف ( ن

کوثر پورخضر · 26/10/20

baharsh20209 گفت:
راه پنهانی میخانه نداند همه کس

جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر

حرف ( ن

نه هگز کبریایش را بدایت
نه ملکش را سرانجام ونهایت(عطار)
الف

moh@mad · 26/10/20

کوثر پورخضر گفت:
نه هگز کبریایش را بدایت
نه ملکش را سرانجام ونهایت(عطار)
الف

ای بس که شکست و باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبه های شکستم ساغر
امروز به ساغری شکستم توبه

ج

Goli Pakseresht · 26/10/20

moh@mad گفت:
ای بس که شکست و باز بستم توبه
فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبه های شکستم ساغر
امروز به ساغری شکستم توبه

ج

جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند

ک

moh@mad · 26/10/20

Goli Pakseresht گفت:
جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند

ک

کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

س

Goli Pakseresht · 26/10/20

moh@mad گفت:
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

س

سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

گ

moh@mad · 26/10/20

Goli Pakseresht گفت:
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

گ

گفتم ای یار مکن با دل عاشق بازی
گفت حق است که با آتش ما دمسازی
گفتم این عدل نباشد که دلم ریش شود
گفت این سادگی توست که دل می بازی
د

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین