مشاعره با اشعار سعدی

moh@mad · 21/10/20

*KhatKhati* گفت:
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست

~BAHAR.SH~ · 29/10/20

moh@mad گفت:
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست

تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی

بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت

niloofar.H · 7/11/20

تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت نشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا بخاطر بود آن زلف و بنا گوش مرا

SAEEDEH.T · 15/11/20

از خدا جوییم توفیق ادب
بی‌ادب محروم ماند از لطف رب

niloofar.H · 16/11/20

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست
یا کاروان صبح ز گیتی منور است

SAEEDEH.T · 17/11/20

تو خود‌ ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت

niloofar.H · 17/11/20

تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت نشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا بخاطر بود آن زلف و بنا گوش مرا

SAEEDEH.T · 17/11/20

از خدا جوییم توفیق ادب
بی‌ادب محروم ماند از لطف رب

niloofar.H · 17/11/20

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست
یا کاروان صبح ز گیتی منور است

SAEEDEH.T · 17/11/20

تا زمین و آسمان خندان شود
عقل و روح و دیده صد چندان شود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی