مشاعره با اشعار مولانا

Maryam.alef · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
ویرانه نه آنست ک جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که بار هر نگه تو
صدبار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

تویی دریا منم ماهی چنان دارم که میخواهی
بکن رحمت بکن شادی که از تو مانده ام تنها

*KhatKhati* · 16/10/20

Maryam.alef گفت:
تویی دریا منم ماهی چنان دارم که میخواهی
بکن رحمت بکن شادی که از تو مانده ام تنها

اي خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنيم
ديده از روي نگارينش نگارستان کنيم

Maryam.alef · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
اي خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنيم
ديده از روي نگارينش نگارستان کنيم

ماه درست را ببین کو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما

*KhatKhati* · 16/10/20

Maryam.alef گفت:
ماه درست را ببین کو بشکست خواب ما
تافت ز چرخ هفتمین در وطن خراب ما

اهمیت وفاداری به عهد و پیمان
چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

Maryam.alef · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
اهمیت وفاداری به عهد و پیمان
چون درخت است آدمی و بیخ، عهد

دوشست دیدم یار جدایی جویان

با من به جفا و کین جدا شو گریان

*KhatKhati* · 16/10/20

Maryam.alef گفت:
دوشست دیدم یار جدایی جویان

با من به جفا و کین جدا شو گریان

ناله ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو

کوثر پورخضر · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
ناله ای کن عاشقانه درد محرومی بگو
پارسی گو ساعتی و ساعتی رومی بگو

واصلان چون غرق ذاتند ای پسر
کی کنند اندر صفات او نظر

*KhatKhati* · 16/10/20

کوثر پورخضر گفت:
واصلان چون غرق ذاتند ای پسر
کی کنند اندر صفات او نظر

روز تویی، روزه تویی، حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا

کوثر پورخضر · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
روز تویی، روزه تویی، حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا

ای دل آنجا رو که با تو روشن اند
وز بلاها مر تو را چون جوشن اند

*KhatKhati* · 16/10/20

کوثر پورخضر گفت:
ای دل آنجا رو که با تو روشن اند
وز بلاها مر تو را چون جوشن اند

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی