مشاعره

moh@mad · 26/8/20

13f82 گفت:
قصب‌باف عروسان بهاری
قیام‌آموز سرو جویباری
بلندی‌بخش هر همت‌بلندی
به پستی‌افکن هر خودپسندی

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج

. faRiBa . · 26/8/20

moh@mad گفت:
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج

جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را

moh@mad · 26/8/20

Alone.wolf گفت:
یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند
مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ستم بر انسان کنند
خوش برآ با غصه اي دل کاهل راز
عیش خوش در بوته هجران کنند
سر مکش حافظ ز آه نیم شب

به آتش ميكشم آخر زبان سربه‌ زيرم را
به توفان ميی سپارم اسمان‌های اسيرم را
منم من، گردبادي خسته‌ام، زندانی خويشم
بگيريد آی مردم دست‌‌های ناگزيرم را

. faRiBa . · 26/8/20

moh@mad گفت:
به آتش ميكشم آخر زبان سربه‌ زيرم را
به توفان ميی سپارم اسمان‌های اسيرم را
منم من، گردبادي خسته‌ام، زندانی خويشم
بگيريد آی مردم دست‌‌های ناگزيرم را

ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گُل در خاک خفته را

moh@mad · 26/8/20

13f82 گفت:
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را

از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست

. faRiBa . · 26/8/20

moh@mad گفت:
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست

تا به كي بايد رفت
از دياري به ديار ديگر
نتوانم ‚ نتوانم جستن
هر زمان عشقي و ياري ديگر

Alone.wolf · 26/8/20

moh@mad گفت:
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست

تو چون ساحل آ*غو*ش گشودم
در دلم بود که دلدار تو باشم
وای بر من که ندانستم از اول
روزی آید که دل آزار تو باشم

moh@mad · 26/8/20

13f82 گفت:
تا به كي بايد رفت
از دياري به ديار ديگر
نتوانم ‚ نتوانم جستن
هر زمان عشقي و ياري ديگر

ربط ما با داغ عالمسوز عشق امروز نیست
سالها شد این سمندر شیرمست آتش است

moh@mad · 26/8/20

Alone.wolf گفت:
تو چون ساحل آ*غو*ش گشودم
در دلم بود که دلدار تو باشم
وای بر من که ندانستم از اول
روزی آید که دل آزار تو باشم

ماجرای دل به اظهارِدگر محتاج نیست

گوش اگر باشد، نفس هم ناله ای آهسته است

. faRiBa . · 26/8/20

moh@mad گفت:
ربط ما با داغ عالمسوز عشق امروز نیست
سالها شد این سمندر شیرمست آتش است

تابود خود سبو کش میخانه تو بود

خوان نعیم و خرمن انبوه نه سپهر

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین