رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان ۹۸

FatiShoki · 22/5/20

در حال تایپ - رمان دنبالم بیا | FatiShoki کاربر انجمن رمان 98

همه چیز از یه فیلم ترسناک شروع شد. بعدش همه فکر کردن توهم زدم ولی قسم می‌خورم همه‌اش واقعیت بود. نمی‌دونم من تو فیلم بودم یا فیلم تو دنیای واقعی‌ام اومده بود؟!

forum.roman98.com

نام رمان: دنبالم بیا (Follow me)
نویسنده: FatiShoki کاربر انجمن رمان 98 (فاطمه شکرانیان)
ژانر: ترسناک
ناظر: !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!
خلاصه:
همه چیز از یه فیلم ترسناک شروع شد. بعدش همه فکر کردن توهم زدم ولی قسم می‌خورم همه‌اش واقعیت بود. نمی‌دونم من تو فیلم بودم یا فیلم تو دنیای واقعی‌ام اومده بود؟! بعدش هم اون صداها ولی همه‌اش واقعی بود؛ همه‌اش! قسم می‌خورم! قسم می‌خورم! شما بهم قرص دادین؛ شماها دیوونه‌ام کردین و من رو به این تیمارستان لعنتی کشوندین! من دیوونه نیستم. شماها دیوونه‌ام کردین! بخدا شماها دیوونه‌ام کردین! باید دنبالش می‌رفتم. باید به دنیای اجنه می‌رفتم. اجنه کمکم می‌کنن تا نیرو بگیریم و همتون رو نابود کنم. نابودتون می‌کنم!
اخطار جدی!
بعد از خواندن این رمان، منتظر تماس‌های گاه و بی‌گاه باشید و...
در طول خواندن این رمان، مواظب پشت سر خود، زیر تـ*ـخت خواب، صندلی و درهای باز اتاق‌هایتان باشید.
هر قسمت از این رمان منتظر رو دست خوردن و سورپرایز شدن باشید چون اصلا اونجوری که فکر می‌کنید نیست و در اخر...
پیشنهاد میشه به هیچ‌وجه این رمان رو نخونید.

Narges_Alioghli · 3/6/20

به نام آنکه من و تو هر دو می‌پرستیم، آنکه به جسم روح و جان و به ذهن اندیشه و خیال بخشید؛ خدا
نقد و بررسی رمان دنبالم بیا
نام، ژانر، محتوا، جلد، خلاصه و مقدمه هماهنگی بسیاری دارند که شایان تحسین است.
بزرگترین نقطه قوت این اثر، مهارت خارق‌العاده‌ی نویسنده در به چالش کشیدن ذهن است. پست معرفی را تا حدودی بی‌نقص یافتم، به خصوص اخطارش را، اما خلاصه که مقدار زیادی از داستان را فاش می‌کرد بدجور توی ذوقم زد، به خصوص این قسمتش:
باید به دنیای اجنه می‌رفتم. اجنه کمکم می‌کنن تا نیرو بگیریم و همتون رو نابود کنم. نابودتون می‌کنم!
اول، ناهماهنگی شمار افعال و دوم، اجنه. محور اصلی بیشتر رمان‌ها و فیلم‌های ترسناک شده اجنه. بعد از خواندن خلاصه، انتظار داشتم دنبالم بیا هم مثل بسیاری رمان‌های دیگر مرا ببرد به زندگی یک جنگیر یا کسی که توسط اجنه مورد آزار و اذیت واقع می شود، که البته تا اینجا که حدسم درست بود هر چند برای قضاوت زود است.
مقدمه دلشوره‌آور بود. خواننده را به انتظاری سرد و هولناک برای اتفاقی وحشتناک در ساعت ۳:۰۰ می‌برد و کنجکاو می‌کرد که پس سایه چه چیز است. که بیش از پیش خواننده را برای خواندن رمان مشتاق می‌کرد.
متن را می‌توان روان نامید؛ اما نه کاملا. زاویه دید انتخابی، محشر است. اول شخص و محاوره‌ای بودن رمان موجب شده خواننده حس کند قربانی که دیوانه شده اعتراف می‌کند و می‌نالد و چه بهتر می‌شد اگر زمان تمامی افعال گذشته بود تا حالت اعتراف مانند را بیشتر کند. گاهی اوقات غلط‌های املایی و چندین مسئله‌ی رسم‌الخط رعایت‌نشده تمرکزم را به هم می‌زد ولی آنقدر نبود که سطح رمان را پایین بیاورد با این حال ساختار گه گاه مشکل‌دار جمله‌ها را می‌توان افت سطح بزرگی محسوب کرد که بهتر است بازبینی و اصلاح شوند. قلم نویسنده خوب است و تا حدودی پخته.
در آیه‌ی 82 سوره‌ی نمل از دابه الارض نام برده شده به معنای جنبنده‌ی زمینی اما این موجود کسی است که قبل از قیامت مومن و کافر را نشانه می‌گذارد و از هم جدا می‌کند. دابه الارض را جن ننامیده‌اند و از پرستیدن او حرفی نبوده است. حتی عده‌ای معتقدند دابه الارض همان امام علی (ع) یا امام مهدی است! عده‌ای گفته‌اند دابه الارض از اسرار و رموز قرآن است. جن نامیدن دابه برای من مجهول است و بهتر است نویسنده‌ی عزیز اگر توضیحی در این مورد دارد ارائه دهد در غیر اینصورت بهتر بود حرفی از دابه به میان آورده نشود و نامی تخیلی انتخاب گردد چون با توجه به نظریه‌ای که دابه یکی از امامان بزرگوار ماست، این مسئله تا حدودی توهین به مقدسات است.
تعدادی از صحنه‌های ترسناک کلیشه‌ای بود. مثلا موجود ماورایی‌ای که از آینه دیده می‌شود اما مستقیم نه و صدای قدم‌هایی که به اتاق نزدیک می‌شود. همچنین دیوانه خطاب کردن قربانی و تهمت توهم زدن به او زدن هم بسیار کلیشه‌ای شده است، کلیشه‌ای دوست داشتنی و جذاب، اما در هر صورت کلیشه. اما بعضی صحنه‌ها هم محشر است، به خصوص ساعت سه صبح که ویدا بیدار می‌شود و دختر و عروسکش که در حیاط هستند.
چهره و اسامی در رمان شما ساده و معمول بود که خود باورپذیری آن را بالا برده بود. توصیفات قابل قبول، اما نه بی‌نقص بودند. توصیف مکان و چهره هنوز بسیار جای کار دارد. بیشتر در مورد چهره‌ی کاراکترها و ویژگی‌های مکان‌ها اطلاعات بدهید اما نه ناگهان، تکه تکه و آرام آرام.
شروع رمان جذاب بود و می‌توانست خواننده را به ادامه مشتاق‌تر کند.
ویدا جلوی آینه رفت و بخش‌هایی از چهره‌اش را توصیف کرد:
رو به روی آینه می‌ایستم و نگاهی به سر و وضع خودم می‌اندازم. قدی بلند و اندامی لاغر. موهای نسبتا بلند و لـ*ـختی که زیبایی ملایمی بهم بخشیده.
راحت‌ترین روش توصیف برای نویسنده اما بسیار تکراری و نه چندان جذاب. بهتر است این بخش ویرایش شود.
دنبالم بیا با وجود تمامی نقص‌هایش به ترسناک دوستان توصیه می‌شود، چرا که هدف از چنین رمانی وحشت مخاطب است و این رمان رسالتش را به انجام رسانیده.
با احترام فراوان و علاقه‌ی بی پایان
نرگس علی اوغلی
کادر نقد انجمن رمان۹۸
1399/3/14

mahaflaki · 4/6/20

به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم

نقد و بررسی رمان دنبالم بیا

در وهله اول «دنبالم بیا» برایم عاشقانه جلوه کرد. صفحه را باز کردم تا شاهد عاشق و معشوقی باشم اما ژانر ترسناک ابرو هایم را بالا برد. نام رمان شما در کنار ژانرتان از کشش خوبی برای جذب مخاطب برخوردار است. در ذهن خواننده از همان ابتدا گره سازی می‌شود؛ راوی جمله دنبالم بیا کیست؟ شخصیت اصلی کجا باید برود؟ و این پرسش سازی ذهنی این شانس را به شما می‌دهد تا مخاطبتان را همراه کنید. راستش رسالت ان «FOLLOW ME» که گوشه نامتان نوشته شده بود را متوجه نشدم! نیازی به اوردن ان در شناسنامه رمان نبود و اگر تمایل داشتید حتما عضوی از رمان باشد؛ در جلد کفایت می‌کند.
من اهل دنیای ترس و وحشت نیستم اما خلاصه رمان شما مرا کنجکاو کرد! شیوه بیان خلاصه برخلاف روند متداول شده پیش رفت. شما خلاصه را از زبان شخصیت اصلی بیان کردید و این تعریف همراه با برداشت احساسات کاراکتر اول از سوی خواننده بود و باعث جذب شدنش به رمان اما از طرفی دیگر ارائه داده های زیاد، ان پرسش سازی و گره زنی را در ذهن نمی ساخت. شما از فیلم ترسناک که شروع داستان بود تا رفتن به دنیای اجنه که هنوز در رمان ذکر نشده، را تعریف کردید و این می‌تواند جنبه و بار منفی داشته باشد چرا که خواننده سوالی دیگر در ذهن ندارد که در رمان به دنبال پاسخ بگردد. پیشنهاد میکنم کمی ابهام و سوال به متن خلاصه اضافه کنید تا خواننده خود به دنبال یافتن پاسخ سوالاتش باشد.
هم خوانی جلد و مقدمه با ژانر بیانگر توانایی شما در حفظ تعادل عناصر بیرونی رمان است.
شما در رمان از «دابه» یاد کردید. بنا به داده های شما دابه جنی بزرگ است که نامش در قران امده و شیطان بر او سجده کرد. من در منابع زیادی جستجو کردم و به دنبال منبع و حقیقی بودن ان رفتم اما به هیچ نتیجه درستی نرسیدم. بانو جان شما احتمالا برای افزایش ترس و هیجان این قسمت را اضافه کردید اما این اضافه کردن نوعی تحریف محسوب می‌شود. قران کتابی است که جای هیچ کم و زیاد کردنی ندارد چرا که اساس و الگوی مسلمانان است و ممکن است شخصی به گفته شما در رمان اعتماد کند؛ همانگونه که این اتفاق ابتدا برای خود من افتاد! اگر منبع مشخصی دارید ان را ذکر کنید و در غیر این صورت قسمت امدن در قران و سجده شیطان را ویرایش کنید.
دنبالم بیا را تا به اینجای کار، می‌توان رمان نسبتا خلوتی دانست؛ ویدا و ندا و دخترک تنها کاراکتر های اصلی ما بودند. ویدا شخصیت اصلی رمان، دختری بی حوصله نسبت به شیطنت های دوست و همسایه اش ندا، کمی عصبی، با ظاهری ارام دانست. او تنها زندگی می‌کند و یک برادر دارد که خارج از کشور اقامت دارد. به دلیل شلوغ نشدن ناگهانی، خواننده می‌تواند با ویدا و ندا هم ذات پنداری خوبی کند و با جانشین سازی خود را در داستان تصور کند اما شما اطلاعات چندانی راجع به ظاهر شخصیت ها ندادید و داده هایتان چندان در ذهن ماندگار نبود؛ پیشنهاد می‌کنم به شیوه ای که تا کنون برای توصیف چهره در پیش گرفتید داده بیشتری بدهید و تکرار کنید تا در ذهن ماندگار شود. کوتاهی و بلندی قد، وزن، مدل ابرو، فک، حالت چشم، ویژگی های خاصی مثل خال و... از مواردی هستند که می‌توانید به انها اشاره کنید. توصیفات مکان شما خوب بود؛ توصیف قطره ای از بهترین شیوه ها برای وصف مکان و چهره است که شما در هر دو مورد موفق بوده اید و با دادن اطلاعت یکجا خواننده را خسته نکردید.
اما مهم ترین بخش توصیفات از نظر من وصف حالات و احساسات است! به خصوص در رمان ترسناک که تاثیر گذاری ان از همین بخش مشخص می‌شود. شما در این بخش هم خوب عمل کردید اما باید کمی بیشتر روی ان کار کنید. تحمیل واژه به شدت به چشم نمی‌خورد اما بهتر است به جای گفتن:
صداش خیلی ترسناکه، تعجب میکنم، از خوشحالی جیغ میکشم و.... با توصیف حالات، حس مربوطه را به خواننده القا کنید.
در رمان گاهی با جملات ناقص بر می‌خوردم. برای مثال:
داخل تیمارستان صدای جیغ و داد های زیادی به گوش می رسه. پرستار های قدیمی دوره ی شاه، با لـ*ـباس های سفید رنگ( فعل جمله؟ ). صحنه متوقف می شه و صحنه ی بعدی داخل یه آزمایشگاه(فعل؟) . فیلم قدیمی هست و در عین حال قشنگ و ترسناک به نظر می رسه. دختری با لـ*ـباس سفید و مو های بلند مشکی رنگ که صورتش معلوم نیست.( خب؟)
جملات نا تمام باعث سردرگمی خواننده می‌شوند. بهتر از با یک مرور مجدد این اشکال جزئی را برطرف کنید. غلط های ناشی از عجله هم سراسر رمان دیده می‌شد:
ارهات : اداهات
چخبر: چه خبر
ولکن: ول کن
موسییر: موسیر
داشنگاه: دانشگاه
و...
استفاده از علامت های نگارشی در رمان خوب و کافی بود و غلط املایی چندانی هم در رمان دیده نمی‌شد. فقط از نیم فاصله ها حتما استفاده کنید. اگه با سیستم هستید نیم فاصله
Shift+ctrl+2 هست. حالا نیم‌فاصله اصلا چی هست؟ نیم فاصله یعنی چیزی مثل این: دن‌ب‌ا‌ل‌م‌ب‌ی‌ا، نه فاصله کامل نه بهم چسبیده. کلماتی که پیشوند تر یا می دارند نیم فاصله می‌خورند. مثل:
بزرگتر_بزرگ تر ×
بزرگ‌تر
می خورند_میخورند ×
می‌خورند
ایستاده ای ×
ایستاده‌ای
در مجموع، دنبالم بیا رمانی خوب برای همه کسانی است که می‎‌خواهند برای اولین بار دنیای ترس و وحشت را تجربه کنند.

با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده گرامی
mahaflaki
کادر نقد انجمن رمان 98
99/3/14

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! · 4/6/20

بسم‌الله
دنبالم بیا! عنوانی هشدار دهنده و مناسب با ژانر ترسناک، و همینطور کنجکاو کننده!
گام اول به خوبی نهاده شد!
نقش و حضور ژانر ترسناک؛ هم در جلد و هم در رمان نمایان بود و خبر از اتفاقاتی فرا واقعی می‌داد.
خلاصه، طولانی بود و به نظر می‌آمد تکرار برخی گفته‌ها، نیاز نبود!
اگر نویسنده اندکی کم‌تر هم پرده برداری می‌کرد؛ چه بسا خلاصه‌ای بهتر به وجود می‌آمد!
مقدمه هشدار و آغاز خوبی برای رمان بود! بازی کردن با ذهن خواننده و جملاتی که
خواننده را ترغیب به جلو رفتن می‌کرد و تا به اینجا در انتخاب عنوان و نوشتن مقدمه، نویسنده عالی پیش رفته بود!
یک رمان ترسناک، با شروعش هشدارهای اولیه‌ی یک اتفاق ترسناک را می‌دهد و یا شاید هم شروعی ترسناک رقم بزند و از همان آغاز کار، خواننده را به منطقه‌ی مخوف
داستانش دعوت کند!
شروع، کلیشه‌ای و تکراری نبود؛ ولی دیالوگ‌های بی‌هدف هم می‌توان کم‌تر کرد!
درسته، شاید این دیالوگ‌ها هم برای به تصویر کشیدن شخصیت شاد و پر شیطنت
ویدا و ندا الزامی باشد!
با فیلم ترسناکی که آغاز همه‌ی ماجراها بود، قسمت اصلی داستان شروع شده و داشت کم، کم رقم می‌خورد.
در پارت‌های اول رمان که باید نویسنده به نحو احسنت آن را از تمامی نظرها هدایت می‌کرد؛ در توصیفات مکان کم کاری دیده می‌شد و این مخصوصا برای یک رمان ترسناک یک ضعف به نظر می‌آمد؛ چرا که باید طوری همه چیز جامع و کامل بازگو شود که خواننده در قسمت‌های ترسناک تحت تاثیر قرار گرفته و با شگفتی و ترس نویسنده را همراهی کند!
توصیفات شخصیت‌ها، نمی‌توان گفت اعمال نشده؛ اما کلیشه‌ای به نظر می‌رسید.
رو به روی آینه می‌ایستم و نگاهی به سر و وضع خودم می‌اندازم. قدی بلند و اندامی لاغر. موهای نسبتا بلند و لـ*ـختی که زیبایی ملایمی بهم بخشیده.
این روش توصیف را در رمان‌های متعدد دیده‌ام و می‌توانست نویسنده در شرایطی دیگر توصیفات را اعمال کند.
اشتباه‌های تایپی و حتی گاهی جملاتی با ساختار بهم ریخته، در سیر خواندن رمان
ذهنم را به سمت خود سوق می‌دادند و موجب حواس پرتی‌ام می‌شدند!
کلماتی مثل «واز» که تلفظ درست آن «باز» می‌باشد و یا «اداها» که به اشتباه «اراه‌ها» تایپ شده بود و باید نویسنده باری دیگر رمان را مورد بازبینی و بررسی قرار دهد.
دابه، دختری که در مستند و واقعیت ویدا نقش داشت. هنگام وقوع اتفاق‌های ترسناک، من را نسبتا می‌ترساند و به فضای مخوف رمان پرتاب می‌کرد!
این خود به تنهایی نقطه‌ی قوتی محسوب می‌شه؛ و بازی با ذهن خواننده یکی از الزامات ژانر ترسناک نویسی است!
حالا می‌خواهیم معلوم کنیم که محتوای رمان کلیشه‌ای است و یا خیر! فیلمی با عنوان «دابه» که مشابه با نام دختر حاضر در «رمان دنبالم بیا» هست، که تا به اینجا هم هنوز تقلید اندکی به چشم می‌خورد!
اما فیلمی که نویسنده‌ی آن «کوجی سوزوکی» است و عنوان «حلقه» بر رویش گذاشته شده؛ حالا شباهت‌هایی با این رمان دارد.
و دقیقا این فیلم هم بر پایه‌ی یک ویدیو و بعد هم یک تماس عجیب بوده و در اینجا تقلید محسوسی صورت گرفته.
به همین دلیل به نویسنده پیشنهاد می‌شود اثر خود را به بخش فن‌فیکشن منتقل کند، با توجه به اینکه به هرحال این رمان طرفدارها و خوانندگان خودش را دارد!
کادر نقد انجمن رمان 98

FatiShoki · 4/6/20

سلام. مرسی از نقدهاتون!
باید اولین اشتباهتون رو بهتون بگم. خلاصه‌ی رمان تا اینجا هیچ ربطی نداره و شما از کجا می‌دونید که از زبون ویدا گفته شده؟؟؟ از کجا می‌دونید داستان واقعا اینه و این سخن ها مال کس دیگه‌ای نباشه؟
من واقعا از نقدهاتون سپاس گذارم اما واقعا من فیلم حلقه رو ندیدم. و مطمئنم اصلا کلیشه‌ای نیست. من حتما توی گفتگوی خصوصی با ناظرم تمام اتفاقات رمان رو میگم تا خیالشون تـ*ـخت شه.
دابه! دابه جنی هست که قبل از فرا رسیدن قیامت میاد و من یکم خودم تغییرش دادم. واقعا واسه اون قسمت در رابـ*ـطه با قرآن عذرخواهی می‌کنم و تعویضش می‌کنم. دابه رو من کاملا می‌شناسم و اصلا امام نیست! و اون دختره هم دابه نیست چون اون دختر توی فیلم خودش داست از دابه می‌کفت.
فقط یه چیزی. اون اول رمان گفتم منتظر هر رو دست خوردنی باشید. پس چطوره بگم خلاصه هیچ پرده برداری نیست و دقیقا یه قسمت از رمان همین دیالوگ‌ها میاد؟؟ چطوره بگم یه رو دست خوردن قشنگه؟ :)))
واقعا مرسی از نقدتون و من حتما این چیزهایی که کفتید رو رعایت خواهم کرد.

Narges_Alioghli · 4/6/20

FatiShoki گفت:
سلام. مرسی از نقدهاتون!
باید اولین اشتباهتون رو بهتون بگم. خلاصه‌ی رمان تا اینجا هیچ ربطی نداره و شما از کجا می‌دونید که از زبون ویدا گفته شده؟؟؟ از کجا می‌دونید داستان واقعا اینه و این سخن ها مال کس دیگه‌ای نباشه؟
من واقعا از نقدهاتون سپاس گذارم اما واقعا من فیلم حلقه رو ندیدم. و مطمئنم اصلا کلیشه‌ای نیست. من حتما توی گفتگوی خصوصی با ناظرم تمام اتفاقات رمان رو میگم تا خیالشون تـ*ـخت شه.
دابه! دابه جنی هست که قبل از فرا رسیدن قیامت میاد و من یکم خودم تغییرش دادم. واقعا واسه اون قسمت در رابـ*ـطه با قرآن عذرخواهی می‌کنم و تعویضش می‌کنم. دابه رو من کاملا می‌شناسم و اصلا امام نیست! و اون دختره هم دابه نیست چون اون دختر توی فیلم خودش داست از دابه می‌کفت.
فقط یه چیزی. اون اول رمان گفتم منتظر هر رو دست خوردنی باشید. پس چطوره بگم خلاصه هیچ پرده برداری نیست و دقیقا یه قسمت از رمان همین دیالوگ‌ها میاد؟؟ چطوره بگم یه رو دست خوردن قشنگه؟ :)))
واقعا مرسی از نقدتون و من حتما این چیزهایی که کفتید رو رعایت خواهم کرد.

سلام فاطمه ی عزیزم
شما کلا ۲۷ پست گذاشتی و اون ۲۷ پست نقد شده
عزیز جان نقد رمان در حال تایپ قطعی نیست چون قرار نیست همین بمونه و بعد از اتمام رمانه که می‌شه درست سطح مشخص کرد
برای همینه که تگا هر چند وقت یکبار بررسی می‌شه و در صورت نیاز تعویض
و ما توی نقد غلطمون واضح و آشکار با دلیل و مثال ایراد گرفتیم عزیزم
اعتماد به نفس هم بیش از حدش درست نیست
خیلی وقتا دست خود آدم نیست که کار از رمان یا فیلم دیگه‌ای تاثیر می‌گیره و خود شخص نمی‌تونه تشخیص بده کارش تکراریه

FatiShoki · 4/6/20

Narges_Alioghli گفت:
سلام فاطمه ی عزیزم
شما کلا ۲۷ پست گذاشتی و اون ۲۷ پست نقد شده
عزیز جان نقد رمان در حال تایپ قطعی نیست چون قرار نیست همین بمونه و بعد از اتمام رمانه که می‌شه درست سطح مشخص کرد
برای همینه که تگا هر چند وقت یکبار بررسی می‌شه و در صورت نیاز تعویض
و ما توی نقد غلطمون واضح و آشکار با دلیل و مثال ایراد گرفتیم عزیزم
اعتماد به نفس هم بیش از حدش درست نیست
خیلی وقتا دست خود آدم نیست که کار از رمان یا فیلم دیگه‌ای تاثیر می‌گیره و خود شخص نمی‌تونه تشخیص بده کارش تکراریه

مرسی. چشم ولی بخدا کلیشه‌ای نیست. نفرستینش فن‌فیکشن

* رهــــــا * · 4/6/20

FatiShoki گفت:
سلام. مرسی از نقدهاتون!
باید اولین اشتباهتون رو بهتون بگم. خلاصه‌ی رمان تا اینجا هیچ ربطی نداره و شما از کجا می‌دونید که از زبون ویدا گفته شده؟؟؟ از کجا می‌دونید داستان واقعا اینه و این سخن ها مال کس دیگه‌ای نباشه؟
من واقعا از نقدهاتون سپاس گذارم اما واقعا من فیلم حلقه رو ندیدم. و مطمئنم اصلا کلیشه‌ای نیست. من حتما توی گفتگوی خصوصی با ناظرم تمام اتفاقات رمان رو میگم تا خیالشون تـ*ـخت شه.
دابه! دابه جنی هست که قبل از فرا رسیدن قیامت میاد و من یکم خودم تغییرش دادم. واقعا واسه اون قسمت در رابـ*ـطه با قرآن عذرخواهی می‌کنم و تعویضش می‌کنم. دابه رو من کاملا می‌شناسم و اصلا امام نیست! و اون دختره هم دابه نیست چون اون دختر توی فیلم خودش داست از دابه می‌کفت.
فقط یه چیزی. اون اول رمان گفتم منتظر هر رو دست خوردنی باشید. پس چطوره بگم خلاصه هیچ پرده برداری نیست و دقیقا یه قسمت از رمان همین دیالوگ‌ها میاد؟؟ چطوره بگم یه رو دست خوردن قشنگه؟ :)))
واقعا مرسی از نقدتون و من حتما این چیزهایی که کفتید رو رعایت خواهم کرد.

سلام عزیزم، تو الان و با این پست‌ها درخواست نقد کردی!
پس باید نقد تا اینجا رو بپذیری و نگی بعدش فلانه.. چون بعدتر هم میتونستی و می‌تونی درخواست نقد کنی.
اگر هیچ چیزی مشخص نیست اصلا نباید درخواست نقد میکردی و تو با علم به این که رمانت بعدش چه قدر متفاوته درخواست نقد کردی!

FatiShoki گفت:
مرسی. چشم ولی بخدا کلیشه‌ای نیست. نفرستینش فن‌فیکشن

فن فیکیشن کلیشه ای نیست!
این باور غلطیه جانم!
فن فیکیشن به رمان‌هایی تعلق می‌گیره که از روی یک فیلم، رمان، داستان، بازی و هرچیز دیگه‌ای الهام گرفته شدن!
همون فن فیکیشن هم سطح بندی داره و هیچ تفاوتی با رمان نداره!
همون فن فیکیشن هم کلیشه‌ای و به دور از هر کلیشه‌ای داره!
بودن رمان‌ها و فیلم‌هایی که الهام گرفتند و حتی از اصلش بهتر شدن یا خیلی خیلی خوب بودن!
نمونه‌ی مشهورش همین فیلم جوکر ۲۰۱۹!
اتفاقا فن فیکیشن نوشتن و دور از کلیشه نوشتن کار بسیار سخت و هنرمندانه‌ایه که نویسندگان مشهور و زبردستی مثل همین نگار 1373 با افتخار انجام دادن!

گاهی هم ادم یه اثر می‌نویسه و بدون خواستش شبیه یه چیز که قبلا دیده می‌شه
و یا اصلا ندیده ولی شبیه می‌شه!
اگر شبیه شده اتفاقا ندیدن ضعفه و باید فیلم رو ببینی الهام بگیری ازش و کلیشه‌هاش رو تکرار نکنی و چیزای جدید هم ازش در بیاری

FatiShoki · 4/6/20

* رهــــــا * گفت:
سلام عزیزم، تو الان و با این پست‌ها درخواست نقد کردی!
پس باید نقد تا اینجا رو بپذیری و نگی بعدش فلانه.. چون بعدتر هم میتونستی و می‌تونی درخواست نقد کنی.
اگر هیچ چیزی مشخص نیست اصلا نباید درخواست نقد میکردی و تو با علم به این که رمانت بعدش چه قدر متفاوته درخواست نقد کردی!

فن فیکیشن کلیشه ای نیست!
این باور غلطیه جانم!
فن فیکیشن به رمان‌هایی تعلق می‌گیره که از روی یک فیلم، رمان، داستان، بازی و هرچیز دیگه‌ای الهام گرفته شدن!
همون فن فیکیشن هم سطح بندی داره و هیچ تفاوتی با رمان نداره!
همون فن فیکیشن هم کلیشه‌ای و به دور از هر کلیشه‌ای داره!
بودن رمان‌ها و فیلم‌هایی که الهام گرفتند و حتی از اصلش بهتر شدن یا خیلی خیلی خوب بودن!
نمونه‌ی مشهورش همین فیلم جوکر ۲۰۱۹!
اتفاقا فن فیکیشن نوشتن و دور از کلیشه نوشتن کار بسیار سخت و هنرمندانه‌ایه که نویسندگان مشهور و زبردستی مثل همین نگار 1373 با افتخار انجام دادن!

گاهی هم ادم یه اثر می‌نویسه و بدون خواستش شبیه یه چیز که قبلا دیده می‌شه
و یا اصلا ندیده ولی شبیه می‌شه!
اگر شبیه شده اتفاقا ندیدن ضعفه و باید فیلم رو ببینی الهام بگیری ازش و کلیشه‌هاش رو تکرار نکنی و چیزای جدید هم ازش در بیاری

اهان. ببخشید که بدحرف زدم. بله تمامش رو فهمیدم. من به ناظرم گفتگو می‌زنم و اگه ایشون گفتن ببرین فن فیکشن، چشم ببرین

FatiShoki · 4/6/20

منتقدان عزیز واقعا معذرت می‌خوام به خاطر لحن حرف زدن خیلی بدم و واقعا از ته قلبم شرمند‌ه‌تونم. تروخدا به دل نگیرید و حلال کنید. هر چی گفتم از نادونی خودم بوده. واقعا مرسی به خاطر وقت گذاشتن واسه‌ی نقد کردن و خوندن رمانم. قووول میدم حتما ویرایش بزنم و زحمت‌هاتون رو جبران کنم.
شرمنده‌ی همتونم :)
mahaflaki
Narges_Alioghli
!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدير بازنشسته

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین