مشاعره

shakiba_m · 28/5/20

Dork Girl گفت:
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم، رهایم کرد و رفت

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

Mahsa._.M · 28/5/20

در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
حافظ

shakiba_m · 28/5/20

Dork Girl گفت:
در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

یک نعره مستانه ز جایی نشنیدیم
ویران شود این شهر که میخانه ندارد

yeganeh yami · 28/5/20

درد دارد همیشه دل کندن؛ درد دارد تمام پایان ها
گم شدن در مسیر تنهایی؛ گریه کردن به حال باران ها.

shakiba_m · 28/5/20

yeganeh yami گفت:
درد دارد همیشه دل کندن؛ درد دارد تمام پایان ها
گم شدن در مسیر تنهایی؛ گریه کردن به حال باران ها.

آتش از برق نگاهت ريختي بر جان من خواستي تا در ميان شعله ها آبم کني

yeganeh yami · 28/5/20

یار نمی‌خرد مرا مرگ نمی‌درد مرا
خواب نمی‌برد مرا آه چه بی‌بها شدم!

Mahsa._.M · 28/5/20

میساخت چو صبح لاله گون رنگ هوا
با توبهٔ من داشت نمک جنگ هوا

yeganeh yami · 28/5/20

آن جوان بخت که می‌زد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه کرد آزادم

Narges_Alioghli · 28/5/20

yeganeh yami گفت:
آن جوان بخت که می‌زد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه کرد آزادم

من آن گلبرگ مغرورم که می‌میرم ز بی‌آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی‌گردم

yeganeh yami · 28/5/20

می‌شود فکر مرا ذکر مرا
دل راهی شده را پس بدهی؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی