خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع

«بسم رب القلم و مایسطرون»
نام اثر: فاخته مسکوت

نویسنده: yeganeh yami
ویراستار: Asal_Zinati
سطح: منتخب
مقدمه:
فاخته‌ها مشهورند به آواز دلچسبشان.
عده‌ای شوم می‌خوانندش و عده‌ای او را سفیر خوشبختی می‌دانند!
او محبوس است بین دوگانگی و حاصل این محبس، توده‌ایست چنبره زده بر حنجرش.
می‌خواهد روزی فریاد زند:
-آی مردم، این فاخته ساکت نیست! ساکتش کرده‌اند.


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 

پیوست ها

آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: MINO.S، ندا40، FaTeMeH QaSeMi و 21 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته به مقصد پنجره‌ای از آسمان، هبوط می‌‌‌کند.
لبه‌ی پنجره می‌نشیند و کرک و پرش را به دور خویش می‌پیچد؛
گویی هوای این کاشانه، سردتر از این شهر است.
مردی لبخند زنان به سویش می‌آید.
-چه فاخته زیبایی!
آهی می‌کشد.
-او هم فاخته بود؛
فاخته‌ا
ی دلباخته!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، ندا40 و 20 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته جان؛
آن روزها تو فاخته بودی و من کبوتر جلد پنجره‌‌ای که به سوی مهد تو گشوده می‌شد.
این عاشق عاطل و باطل، شب تا صبح و صبح تا شب را به امید دیدار آن دو گوی سیاه که شب سیاهش را به سحرگه امید گره می‌زد، کنار همان پنجره می‌گذراند.

آه! کلمات عاجزند از توصیف حس زیبای کنار رفتن پرده‌ای که مرز بود میان چشمان‌مان!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، ندا40 و 20 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته جان؛
هر لحظه دعا می‌کردم طوفان بیاید؛
طوفان بیاید و سیل راه بیاندازد!
آن قدر آب و باد و خاک، خودشان را بر تن شیشه بکوبانند تا پر شود از خاک و گِل
و آن دم تو بیایی برای رفت و روب.
چهر‌ه‌ی سرد شیشه دیدنی‌ست، بعد از نوازشش به دست تو!
حتی شیشه هم مشتاق نوازش به دست تو بود.

این عاشق دیوانه که برای یک لحظه دیدار تو، مردم را اسیر بلایای طبیعی می‌‌کرد، سهل است!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، ندا40 و 18 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
قراری داشتیم نانوشته؛
هر شب پای تابیدن‌های ماه، چشم بدوزیم به آسمان.
هر شب راس ساعت نُه...
شب‌ها می‌گذشت و هر لحظه جذابیت ماه برایم کم و کم‌تر می‌شد؛
شبی به طور ناگهانی فهمیدم ماه من در آسمان نیست!
بلکه روبه‌رویم خیره است به ماه دیگران!
من خیره به او و او خیره به ماه.
راستش را بخواهید من ماه را با فاخته‌ام عوض نمی‌کنم.
حتی اگر به قیمت تاریکی شب‌هایم باشد!
که...
با فاخته بودن روشن می‌‌کند فانوس قلبم را در شب.
و دیگر تاریکی چه معنا دارد؟


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، FaTeMeH QaSeMi و 14 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
برف روی زمین نشست و چشمانت همراهی‌شان کردند.
چه استقبال با شکوهی!
می‌دانی جان شیرینم؛
برف به شوق نگاهت بارید؛ با لبخندت، جان گرفت و با چراغانی چشمانت، رنگ.
به چشمانت بگو بتابند که خورشید نگاهِ تو،
عامل رنگ، نور و بارش شهر است!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، Saghár✿ و 13 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته جان...
قصارت دستانم را زمانی احساس کردم که بی‌ توجه به عاشقی دیوانه گیسوانت را شانه زدی.
پنجره باز بود؛
نسیم از موهایت گذشت و طوفان از دل بیچاره‌ام!
بانوی زیبایی؛

مگذار که گیسوی تو بر باد بیفتد
آشفته مکن وضعیت آب و هوا را *
_______
*شعر از رهی معیری


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، Saghár✿ و 12 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته جان؛
خزان بودنم به قدریست که یک بهار، نارنج هم شادابم نمی‌کند.



دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: M O B I N A، MINO.S، Saghár✿ و 12 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
فاخته جان؛
لـ*ـذت نگاه کردنت، تمامی ندارد!
مثل شربت بهارنارنجِ خانم جان در گرمای تابستان؛ هر چه می‌نوشم، سیر نمی‌‌‌شوم.
آخ، چقدر دلم می‌خواهد دلی شیر داشتم تا یک دل سیر به تماشایت می‌نشستم!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، Saghár✿ و 10 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
آه فاخته؛
پلک می‌بندم ظاهر می‌شوی و پلک می‌گشایم نه.
و تو بی ‌شباهت نیستی به همان سراب در پهنه کویر!


دلنوشته فاخته مسکوت | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: M O B I N A، MINO.S، Saghár✿ و 10 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا