رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
نمک نشناسی پسرم! نمک نشناس...
من برایت عزیز میمُردم؛ تو برایم همین هم نماندی!
من برایت عزیز میمُردم؛ تو مرا بی وفا فقط راندی...
من برایت عزیز میمُردم. غصهی رفتنت را خواندی
من برایت عریز میمُردم؛ پشتِ من تو کمی میماندی؟
جایگزین کردی بی سر و پاها را،
جای من، مادرت، که خون گریست
من خودم را...
...تو سرشار امید و آرزوهایی
و من تنها به دنبالِ فرار از مرگ و تنهایی
پسر جانم، مواظب باش!
هر چه خواستی باش... ولی من نه! نه مثل مادرت هرگز
اشتباهم را نکن تکرار، نکن آغاز که مشکلهاست..
پسر جانم تو عاقل باش!
که میرنجم ولی خوش باش
که من گرچه خودم را نه، ولی من دوستت داشتم هر لحظه:)
پسر جانم...
...شده اقدامی ناخواسته...
پسر جانم، جهان دور از هیاهوها و تهمتها رویاییست که امکانش نخواهد شد چو نفعِ دیگران از این هیاهوهاست...
ولی خواهم که تو حقِ خودت را از تمامیشان بستانی. سکوتِ من برای توست؛ سکوت تو؟ نه، ممکن نیست! تویی فریادرس تا جاودان باقیست...
تو را من دوست میدارم هر لحظه...
#پسرم
...نه عزیز...
که نمک پاشیدند، بودند مریض؟
و من هر بار زِ تو دست کشیدم به تو برخوردم و باز... قصهها تکراریست...
خواستم و خواستند بروم هر بار شد...
قصه هم باز از آغاز چنین تکرار شد..
من به پایش ماندم تا به پایت مانَد.
که توان دیدن غمی نبود، چه برای تو، چه او...
#پسرم
تقدیم به: ! ~ ĄŁÎ ~ !
رمان ۹۸ | انجمن رمان
و باز هم عدو سبب خیر شد! تعدادی را در روزهای جدایی نوشته بودم و حال در وصال مینویسم برای پسرم:)
ابتدا سرگرمی بود و جهت وصف حال! برای همین این کار را ضعیف میدانم...
دل نوشته #پسرم
ژانر: عاشقانه، تراژدی
برای تو، تقدیم به پاکیِ تو تا دوباره دمیدنت
نفس بکش، همین و بس...