خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
رمان ۹۸ | انجمن رمان

و باز هم عدو سبب خیر شد! تعدادی را در روزهای جدایی نوشته بودم و حال در وصال می‌نویسم برای پسرم:)
ابتدا سرگرمی بود و جهت وصف حال! برای همین این کار را ضعیف می‌دانم...


دل نوشته #پسرم

ژانر: عاشقانه، تراژدی

برای تو، تقدیم به پاکیِ تو تا دوباره دمیدنت
نفس بکش، همین و بس...



تنگنای این گونه بودن و نبودنت نفسم را، جانم را، تمامم را....
ادامه نخواهم داد که بعد تو نیستی نه، ولی من من نیست.
#آرام_جانم، معنا تو بودی و بی تو منی دیوانه اجیر شده تا بگیرد انتقامت را، تا دم مسیحاییت شود، تا دوباره تو را، تا هزار باره تو را بخواهد و بخواند و قسم که تا در آ*غو*شت نگیرد آرام نگیرد!
من ماتِ نبودنت، من ماتِ زهرخنده‌های دشمنان، من از تو می‌میرم و تو را زنده‌ خواهم کرد.

پسرم...


دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، YeGaNeH، paeez81 و 41 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو هستی! تکرارت می‌کنم. با زبانم هجایت می‌کنم: ت و ه س ت ی! و این نهایت خواسته‌های من است.

سالم، شیرین، با همان جذابیت و پیراهن بنفشِ همیشگی‌ات...

هنوز تو را جان به لـ*ـب نکرده‌اند، هنوز قتل و غارتی نگشته است...

هان، زنهار، مواظب باش جانان که وای... این نامردمان در کمین‌اند تو را‌...
حیله‌ها در کار است. نگرانم نکند آه، تو را...

نکند آه تو را خنجرِ تیغ و حسادت‌هاشان زخم‌ها بردارد؟
سرها بر دارند...
مادرِ زخمیِ سرگردانت، در به در در پی و دنبالِ تو است.
می‌رسد صبح، سحر نزدیک است.

که تو را در خواب هم چون سرو دیدم، ایستاده، ماندگار...

نیستی اما نمی‌میری هنوز...
نفسی مانده تو برمی‌گردی!


دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، YeGaNeH، paeez81 و 32 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع

و بودنت خاری بود به چشمِ دشمنان، نبودنت اما عذابِ من است.

آن چنان قد می‌کشیدی که هراس در دلِ بدخواهان شد! کینه‌ در دل‌هاشان و حسادت بر زبان آن چنان شد که کمر بستند بر قتلت حیف...

تو هنوز اما، نیمه جانی داری! خواهی ماند، تو چنان خواهی راند همه را، تا نرسد هیچ کسی گرد پایت حتی... چه توانی داری!

قطع کردند دست و پایت را؟ صدایت را؟ مهم نیست عزیز! رشد کن این بار نیز...

رشد کن هر بار پر بارتر، سزاوارتر...

که تو تنها پسرِ خاص و شیرینِ منی!
که بسی حاصلِ دست‌رنج... تو، منی!

تو بمان، باز بمان، دیگر هیچ...


دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، YeGaNeH، paeez81 و 30 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع


قصه می‌خوانم، می‌دانی ولی...
تو بخواب تا من بگویم یک دمی...

خواب آن قدر بد نیست که زِ بیداری ما بهتر بود.
گشتم و هیچ نبود؛ تو بگو مهر هم بود؟

من به پایت ماندم. من به پایت هم‌چنان می‌مانم.
تو بدان اما من... زخمی‌ام، زخمیِ یک دردِ عمیق....
که برای همه ماندن‌هایم، که برای رشدت، که برای بودنم و بودنت، این من هر بار شکست. این من هر بار بُرید.

از تو شاید نه اما، زِ هر دوست‌ وَ هر دشمن تو، از هر آن کس که گویی و نگویی من آه...
ضربه‌ها خوردم وَ بعد هم شنیدم حرف‌ها، تهمت‌ها، تهدیدها، توهین‌ها، نامهربانی‌ها...
گفتنی نیست ولی دلِ من آزُرد مثلِ دلِ تو... مثلِ دلِ او...

زخم‌ها گاه چنان افزون شد که جان در بدنم رفت و نبود،
جای سالم برای ضربه‌ یا زخمِ جدید
...
که تمامی داشت؟ نه!
هم چنان قصه‌ی ما بود همین!
می‌زدند باز به روی هر زخم‌، یک زخمِ جدید...

قصه پایان نداشت. زخم درمان نداشت.
این تمام ماجراست؟ نه عزیز...
که نمک پاشیدند، بودند مریض؟

و من هر بار زِ تو دست کشیدم به تو برخوردم و باز... قصه‌ها تکراری‌ست...

خواستم و خواستند بروم هر بار شد...
قصه‌ هم باز از آغاز چنین تکرار شد..

من به پایش ماندم تا به پایت مانَد.
که توان دیدن غمی نبود، چه برای تو، چه او
...


#پسرم

تقدیم به: ! ~ ĄŁÎ ~ !


دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، Saghár✿، MINO.S و 25 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
که این چنین تلخ و بیهوده انتظارت را...
که می‌کشد من و تو بستی قرارت را...
می‌ترسم از رفتن، می‌ترسم از دوری
ای کاش می‌بستم، راهِ فرارت را...

که باز هم نیستی که باز خاموشم
من دوستت دارم، هرچند فراموشم
در انتظارِ تو جان دادم و ماندم
که روزی برگردی به امنِ اغوشم



دوباره باز خواهی گشت و من این را مصمم‌تر ز هر ایمان می‌دانم.
که باید زنده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Sajede Khatami، Saghár✿، FaTeMeH QaSeMi و 23 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
تو باز این جایی، من باز دلگیرم..
از غصه دق کردم، با شادی می‌میرم...

و باز این جایی، آری! همانی شد که می‌گفتم...
که کور گشتند تا نبینند خوشی، نبینند خوشم!
چون که نبینند به راه افتاده‌ای، آرام می‌خفتند!

این قصه‌ی خنجر ولی آغازِ اجباری‌ست..
قبلاً ز دشمن بود، حالا ز دوستانی‌ست...
تن دادنِ موها به قیچی،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Sajede Khatami، Saghár✿، MINO.S و 24 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
خرمنِ صبر و غرورم خالی‌ست!
آفتِ تو، دوستان و دشمنان آخر به جانم زد
نا مهربانی‌ها مُسَلّم نیست؟
مگر چه خواستم؟ یک تو، اعتمادی، دوستی‌، این‌ها، نه دیگر هیچ!
بدانم بهرِ هر بی سر و پا پشتم ولی خالی‌ست؟
که افکارت فقط گویند این زن عجب هاری‌ست؟
که یک روزی اگر گل دادی دستم،
عاقبت فهمیدم این گل‌ها فقط نقش گلِ قالی‌ست...
خیالی نیست،...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Sajede Khatami، Saghár✿، MINO.S و 21 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,120
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
نمک نشناسی پسرم! نمک نشناس...
من برایت عزیز می‌مُردم؛ تو برایم همین هم نماندی!
من برایت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته پسرم | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • ناراحت
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، Saghár✿، FaTeMeH QaSeMi و 21 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا