رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۳۱
چند قدم آنطرفتر از مزون لباس یک جای پارک خالی پیدا کرد و خیلی سریع ماشین را به آن سمت کشاند. شیشهها را بالا کشید و آهسته لـ*ـب زد:
- پیاده شو.
صدایش لرزش داشت و من به خوبی میدانستم این از سر عصبانیت است. بی حرف در ماشین را باز کردم و پیدا شدم. شالم را روی سرم...
کیان یقهی شاهین رو ول کرد و شاهین اومد نزدیک من. درست روبهروم! با آرامش یقهش رو مرتب کرد و نگام کرد:
- حرف بزن شاهین!
شاهین خندید و گفت:
- این جناب سرگرد شما، وقتی تورو برد جنوب اصلا به عواقبش فکر نکرد، فقط فکر خودش و خوشگذرونیش بود، میدونی وقتی ماموریت رو انداخت جلو خبر داشت که لو رفتن؟...