رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#صدای_ناله_های_ویولن
#پارت_۱۱۹
آوا لبخند کم جانی زد و گفت:
- بله ممنون. بفرما بشین، بچه رو زیاد این شکلی نگه ندار.
به کریر آویزان از دستم اشاره کرد. با صورتی سخت درگیر ابهام وارد پذیرایی تاریک شدم و روی اولین مبل نشستم و کریر را کنار پایم، روی زمین گذاشتم. آوا دیوار کوب های دور سقف را...
ناهار رو با کلی شوخی و خنده و مسخره بازی خوردیم. بعد از ناهار کسری، کیان رو با خودش از کلبه بیرون برد تا حرف بزنن. یعنی چه اتفاقی افتاده بود؟
چه بحث خصوصی باهم داشتن؟
بهتر بود با هانیه حرف بزنم. هانیهای که از همیشه قشنگتر شده بود. نگاه هانیه کردم:
- شما دوتا از روز اول انگار واسه هم بودید، من...