خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: عباس_معروفی

  1. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    دیگر گمت نمی‌کنم. دیگر گمت نمی‌کنم. دنیا پر از آدم‌هایی است که همدیگر را گم گرده‌اند؛ ولی من دیگر گمت نمی‌کنم ... ☆ تماما مخصوص #عباس_معروفی
  2. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...و نان و آب هست، به قدر همه هم هست اما چرا به حق خودشان قانع نیستند؟ چرا کتاب نمی‌خوانند؟ چرا هیچ‌چیز از تاریخ نمی‌دانند؟ چرا ما این همه در تیره‌بختی تکرار می‌شویم؟ این همه جنگ این همه آدم برای چه چیزی کشته شده‌اند که آن چیز حالا دستشان نیست و دست بچه‌هاشانم نیست؟! ☆سال بلوا #عباس_معروفی
  3. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیش‌تر تنهاست. چون نمی‌تواند به هیچ‌کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد. و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می‌کند، تنهایی تو کامل می‌شود. ☆سمفونی_مردگان #عباس_معروفی
  4. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...که در برابر چشمانمان آزادانه می‌رقصند بی‌توجهیم و خیال می‌کنیم آنها را ندیده‌ایم، چقدر از کنار چیزهای مهم می‌گذریم و آنها را به حساب نمی‌آوریم، چقدر به پولک‌های طلایی آفتاب نگاه می‌کنیم و فکر می‌کنیم هرگز از آفتاب پولک‌ طلایی نریخته است، و چقدر به هستی بی‌اعتناییم. ☆پیکر فرهاد...
  5. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    به راستی که از تولد تا مرگ ، پرتاب سنگی از دست کودکی به جای نامعلوم است که دلایل و عواقبش بر سنگ زننده و خورنده هیچ روشن نیست ☆ ذوب شده #عباس_معروفی
  6. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...تنهایی مثل ته كفش می ماند؛ یكباره نگاه می كنی می بینی سوراخ شده. یكباره می فهمی كه یک چیزی دیگر نیست. بیشتر آدم‌های دنیا در هر شغلی كه باشند از خودشان هرگز نمی پرسند چرا چنین شغلی دارند. چیزهای دیگر هم هست كه آدم دنبال دلیلش نمی گردد. یكیش مثلاً تنهایی است ... ☆ تماماً مخصوص #عباس_معروفی
  7. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    گفت:‌ آدم تا داستان نخواند، معنیِ زندگی را نمی‌فهمد ... ‌‌ ☆ سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  8. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...های زيبا از برابرم گذشتند كه من آنها را نديدم، چقدر روياهای عجيب ديدم كه وقتی از خواب بيدار شدم، هرگز ديگر به يادم نيامد و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد كه تا هميشه خودم را نبخشم. زندگی يعنی چه؟ هميشه نصفه نيمه، هميشه ناتمام، هميشه ناگهان جايی قطع می شدم ... ☆تماماً مخصوص #عباس_معروفی
  9. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    گفت: «دنیا پوچ و بی‌ارزش است. هیچ ارزشی ندارد.» گفتم: «حرف‌های خوب بزن. دنیا بی‌ارزش نیست. فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است.» ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  10. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    گاهی بی آنکه هرگز به چیزی فکر کرده باشی، خوابش را می بینی، و بعد هی از خودت می پرسی تعبیر این خواب چیست؟ حالت خوش نیست، بد هم نیست، ولی با یک کلمه یا تصویر شبت زیبا می شود، یا چنان از تلخی روزت مکدری که دلت میخواهد دوباره بخوابی و به همان خواب برگردی. ☆ تماما مخصوص #عباس_معروفی
  11. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    حضورش برایم هیچ اهمیتی نداشت اما غیبتش خیلی آزار دهنده بود ... ☆ سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  12. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...های زيبا از برابرم گذشتند كه من آنها را نديدم، چقدر روياهای عجيب ديدم كه وقتی از خواب بيدار شدم، هرگز ديگر به يادم نيامد و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد كه تا هميشه خودم را نبخشم. زندگی يعنی چه؟ هميشه نصفه نيمه، هميشه ناتمام، هميشه ناگهان جايی قطع می شدم... ☆ تماماً مخصوص #عباس_معروفی
  13. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    اين همه رنج، اين همه زخم و اين همه غصه كافی نبود! كه اين همه دار و تير و تفنگ می ساختند؟ ☆سال بلوا #عباس_معروفی
  14. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...چقدر آهنگ‌ های قشنگ در این دنیا وجود داشت که من نشنیده بودم. چقدر چهره‌ های زیبا از برابرم گذشتند که من آن‌ ها را ندیدم، چقدر رویاهای عجیب دیدم که وقتی از خواب بیدار شدم، هرگز دیگر به یادم نیامد، و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد که همیشه تا همیشه خودم را نبخشم. ☆تماما مخصوص #عباس_معروفی
  15. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...کند، آدم زودتر به بیرون پرت می شود. گفت: بله، آنقدر سریع است که آدم سرگیجه و تنهایی اش را می فهمد. گفتم: پس چه باید کرد؟! گفت: تحمل و سکوت. گفتم: وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیش تر تنهاست. چون نمی تواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد. ☆ سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  16. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد بیش تر تنهاست! چون نمیتواند به هیچ کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد! ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  17. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    من خوب می دانم که زندگی یکسر صحنه بازی است، من خوب می دانم، اما بدان که همه برای بازی های حقیر آفریده نشده اند! ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  18. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    گفت:دنیا پوچ و بی‌ارزش است. هیچ ارزشی ندارد.گفتم:حرف‌های خوب بزن. دنیا بی‌ارزش نیست. فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است! ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  19. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ! ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
  20. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    پدر گفت: به قول ایاز با دودسته نمی شود بحث کرد ، بی‌سواد و باسواد ☆سمفونی مردگان #عباس_معروفی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا