رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت۸۵
نگاهش به چوبهای ذغال شدهای بود که توسط زبانههای آتش به این شکل در آمده بودند. رنگهای نارنجی و زرد آن که همانند غروب خورشید، درهم آمیخته و تصویری زیبا از خود خلق میکرد.
خودش را بـ*ـغل زده و سعی میکرد به سایههای درختان که همانند ارواح دورشان را محاصره کرده بودند، نگاه نکند. صدای خر و...
#پارت۸۵
ای کاش میشد او را فراموش کند...کاش میشد سرش به جایی بخورد و خاطرات او را به دورترین قسمت مغزش بسپارد...
اصلا کاش میشد برگشت به گذشته...اگر برمیگشت هیچگاه دل به دل عشق او نمیداد...هیچگاه نمیگذاشت تنش اقامتگاه بـ*ـو*سههای او شود...
(- کامران؟
- هوم؟
- هوم چیه؟
- چی بگم خوبه؟
- هیچی نگی...