رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
- مهم نیست! اومدم بهت بگم که یکم بیشتر از همیشه به خودت برس!
حرصم گرفت:
- امر دیگهای قربان؟ فکر کردی من زیر دستتم که این طور دستور...
پرید وسط حرفم:
- تو زن یه آدم خلافکار و پولداری، باید یکم فرق کنی با آدمای معمولی، چهرهت باید یکم زنونهتر باشه.
اِ، برای این گفت پس!
من چه زود جبهه گرفتم...
#پارت_۲۳
صدای در، او را از دریای افکارش، بیرون میاندازد. بیا تویی زیر لـ*ـب میگوید و همزمان به طرف میز مستطیلی مشکی که همرنگ صندلی و قسمتی از آن چرم بود و بر رویش شیشه بزرگی قرار گرفته بود، میرود.
صدای عصای چوبی و تراشکاری شدهاش، در سالن میپیچید و بعد از لحظاتی، زیور بود که خیره او میشود...