رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#سماعکبود
#پارت4
به قلم الناز
-تبسم خوبی؟
تبسم پرحرص خندید.
-برای انتخاب لباسم هم تصمیم میگیره. تو دیونهای اینجا میمونی. اگه به خاطر دیدن تو نبود، نمیاومدم.
تاوان همانطور که به طرف جعبه میرفت، گفت:
-اینکه هر موقع بخوای بری هر موقع بخوای بیایی برای تو آسونه. من اجازه بیرون رفتن از این...
#سماعکبود
#پارت_2
به قلم الناز
دخترک بیتوجه به آنها به سمت اتاق بهمن رفت. دستگیرۀ نقرهای در را گرفت و داخل اتاق شد.
بهمن با دیدنش دست از حرف زدن با تارخ کشید و اخمی روی صورتش نشاند.
-تاوان! فکر کنم یادت رفت در بزنی نه؟
و در ادامه ابروسش را به سمت بالا سوق داد. تاوان پوزخندی زد و بیحرف...
#سماعکبود
#پارت_1
به قلم الناز
ماهرانه قدمهایش را برمیداشت، با هر چرخش بدنش گویا نت عشق را مینوازید.
با هر حرکتش هر دوازده لایۀ تورهای آبی رنگ دامن توتوی رمانتیکش* که حلقهحلقه اطرافش را احاطه کرده بود، به زیبایی بالا و پایین میشد.
دستانش را باز کرد و پایش را شناور در بین زمین و آسمان...
...زدن،
گوشهای از این دنیای بیرحم جا گذاشتهای.
و نمانده چیزی تحتِ عنوانِ من...!
***
«این رمان اختصاصی در انجمن رمان 98 تایپ شده است و هر گونه کپی از آن طبقه ماده 5 حمایت از ناشرین، پیگرد قانونی دارد.»
برای مطلع شدن از پارتها و پستهای جدید تاپیک را اشتراک کنید.
#سماعکبود
#الناز
#ریحانهرادفر