خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: پارت19

  1. -FãTéMęH-

    در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

    #پارت19 در چوبی آغل توسط ایساتیس باز شد و لاریسا قبل از ورود، نیم‌نگاهی به ازدحام پشت سرش انداخت: - کسی وارد نشه. سه کشاورز سد راه مردم فضول و هم‌دردی شدند که گروهی برای سرک کشیدن و فهمیدن ماجرا به آن‌جا آمده بودند و گروهی دیگر، برای هم‌دردی با کشاورزانی که دیگر چیزی به پایان سرمایه‌اشان نمانده...
  2. -FãTéMęH-

    بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

    نسیم ملایمی وزید و موهای بلندم را در هوا رقصاند و روی پیشانی‌ام پخش کرد. لبخندی کوچک بر کنج لبانم نشانده بودم و دلیلش فقط یک چیز بود. حس خوبی که به خاطر بوم مقابلم در وجودم نشسته بود. قلمو نوک تیزم را از پشت گوشم برداشتم و در رنگ سفید فرو‌ بردم. تا کمر خم شده و همان طور که آهنگی که از اسپیکر پخش...
  3. Ashly

    در حال تایپ رمان مهره‌های گمشده | Ashly کاربر انجمن رمان ۹۸

    #پارت19 سلنا : من دیدمش نیش بلندش، قد بلندی که داشت و سرعت وحشتناکش ! دویدم ولی انگار سرعت اون بیشتر بود! و اونجا بود که تونلی آبی رنگ باز شد و من با سرعت نور بهش بر خورد کردم . چشمام رو بسته بودم و فریاد های بلندی میزدم، فریاد هایی که باعث میشد حنجرم درد بگیره ! و با یک ضربه محکم وارد خیابون...
  4. ~ریحانه رادفر~

    ✺اختصاصی رمان تروما‌ی‌تلخ (جلد اول) | ~ریحانه رادفر~ کاربر انجمن رمان ٩٨

    #پارت19 پرهام پوزخندی زد. - آره، اگر داداش جونت نبود بیشتر خوش می‌گذشت. آتوسا اخم کرد، انگشت‌ اشاره‌اش را تهدیدوار بالا آورد و گفت: - هوی‌هوی به داداشم توهین کنی بهت توهین می‌کنم‌ها. پرهام متقابلاً ابرویی بالا انداخت و گفت: - مثلا چی کار می‌کنی؟ این را که گفت، آتوسا نگاهی به موهای مشکی و خوش...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا