خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
خروسه کجاست؟ رو پرچین

چی داره ؟ تاج چین چین


بالش رو هی تکون می‌ده

به این و اون نشون می‌ده


می گه که خوش به حال من

رنگین کمونه بال من


هم قوی، هم قشنگم

هیچ کس نیاد به جنگم


بعد چی می‌شه؟

می‌خونه تا خسته می‌شه


وقتی می‌آد به لونه

نمونده آب و دونه


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
یک درخت اینجا

یک درخت آنجا


هر دو تا سبزند

هر دو تا زیبا


این یکی سیب است

آن هم انگور است


جیک و جیک و جیک

ای گنجشک ناز


یک سیب قرمز

برایم بنداز


وز و وز و وز

زنبور آی زنبور


بده به من هم

یک خوشه انگور


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
کی بود کی بود؟

یه صابون کوچیک موچیک

گریه می‌کرد چیلیک چیلیک


غصه می‌خورد همیشه

می‌گفت چرا صابون بزرگ نمی‌شه


هر روز دارم آب می‌خورم تَر می‌شم

ولی کوچیک‌تر می‌شم


رفتم پیشش نشستم

براش یه خالی بستم


گفتم من هم اون قدیما غول بودم

مثل تو خنگول بودم


کوچیک شدم که با تو بازی کنم

سُرت بدم سُرسُره بازی کنم


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
قلاب ماهی دارم

گذاشتمش کنارم


می خوام بگیرم از آب

ماهی رو با قلاب


دریا از این جا پیداست

بابام می‌گه:«چه زیباست!»


تو راه، کمی خوابم برد

ماشین بابا سر خورد


نه دریا بود، نه آب بود

اینا همش تو خواب بود


جعفر ابراهیمی


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
پنجره اتاقم

باز می‌شه بسته می‌شه


این کیه پشت پرده

این کیه پشت شیشه؟


من می‌دونم کسی نیست

فقط آقای باده


هو هو هو گوش کنین !

اینم صدای باده


اسدالله شعبانی


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
تو که ماه بلند آسمون شی

منم ستاره می‌شم و دورتو می‌گیرم


تو که ستاره می‌شی دورمو می‌گیری

منم ابر می‌شم، رو تو می‌گیرم


تو که ابر می‌شی رومو می‌گیری

منم بارون می‌شم، نم نم می‌بارم


تو که بارون می‌شی، نم نم می‌باری

منم سبزه می‌شم، سر در میارم


تو که سبزه می‌شی، سر در میاری

منم گل می‌شم و پهلوت می‌شینم


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
سلام به شادی تو

ای پسر عزیزم

دورباشه از تو زشتی

گل گل گل تمیزم

*

سلام به روی زیبات

ای بچه مودب

ای دختر تمیز و

پاکیزه و مرتب


کیوان ناظمیان‌پور


☆اشعار کودکانه☆

 

Marziyeh

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
720
امتیاز واکنش
3,334
امتیاز
298
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
اتل متل توتوله

بچه خوب چه جوره؟


بچه خوب مهربونه

لـ*ـباش همیشه خندونه


بچه خوب مؤدبه

منظم و مرتبه


به هر کجا که میره

سلام یادش نمیره


بچه خوب تمیزه

پیش همه عزیزه


☆اشعار کودکانه☆

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,167
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
دمپایی هام قشنگه
گل داره,رنگارنگه
عیبی نداره اصلاٌ
فقط یک خورده تنگه

وقتی می پوشمش من
پام می گـه:دَردَم اومد
امادوستش دارم ,چون
بابام اونو به من داد

می پوشمش تا وقتی
بابام بیاد از سفر
شاید برام بیاره
دمپاییِ بزرگتر


☆اشعار کودکانه☆

 

~narges.f~

مدیر آزمایشی تالار گویا
مدیر آزمایشی
گوینده انجمن
میکسر انجمن
  
عضویت
5/9/18
ارسال ها
1,167
امتیاز واکنش
9,012
امتیاز
333
محل سکونت
In my dreams:)
زمان حضور
41 روز 19 ساعت 34 دقیقه
یه روز خوب نازنازی
میون یک شهر بازی
بچه های زبر و زرنگ
نشسنه بودند رو الاگلنگ
پویا و علی باهم
رفتن یک طرف الاکلنگ
اون طرفش رضا
نشسته بوده تنها
اومد مامان رضا
گفت یه چیزی به بچه ها
قانون بازی اینه
هرسو کسی میشینه
الاکلنگ نمیشه سه نفره
اینجوری تعادل بهم میخوره
یکی بالا بکی پایین
بازی نمیشه این چنین
اینجوری خطر داره
یه عالمه دردسر داره
باید درست نشت رو صندلی
نمیشه دوتایی یا برعکس بشینی
باید دسته رو خوب بگیری
تا اینکه خم نشی نیفتی
حالا نشته پویا
روبروش رضا
بعد از پویا علی اومد
روبروی رضا نشست
شاد بودند و می خندیدند
بالا و پایین می پریدند


☆اشعار کودکانه☆

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا